صفحات

جستجو در مندرجات کتاب

۱۳۹۶/۰۲/۱۸

(۲)


فصل اول
سرزمین قدیم و جدید ایران

از ایام صباوت و دوران ولیعهدی که در سوئیس تحصیل می‌کردم واقعه‌ای در خاطرم مانده است. روزی شیرفروشی که هر بامداد گاری پر از ظروف شیر به دبیرستان می‌آورد از من پرسید از کدام کشور به سوئیس آمدهام. گفتم از پرشیا (ایران) می‌آیم. گفت: آری، من پرشیا را خوب می‌شناسم که یکی از شهرهای امریکا است!

سال‌ها از این واقعه گذشت. در این اواخر یکی از مستخدمین جوان دربار شاهنشاهی مسافرتی به امریکا کرد. در هنگام بازگشتن واقعهٔ عجیبی را که در آن کشور برای وی پیش آمده بود نقل کرد. او می‌گفت قبل از مسافرت به امریکا همواره آرزو داشتم که یکی از سرخ‌پوستان آمریکائی را بچشم ببینم و هنگامی‌که به آن کشور رسیدم این آرزو را با مهماندار آمریکائی خود درمیان نهادم. این شخص گفت انجام این خواهش بسیار آسان است و چون مسافرت به یکی از نواحی که براى سکونت سرخ پوستان معين شده جزو برنامه است ديدار یک نفر سرخ پوست میسر خواهد بود. هنگامی‌که به ناحیه معهود رسیدیم بسیار متأسف شدم زيرا سرخ‌پوستانی که در آنجا بودند آن سربندهای پرداری را که هالیوود در فیلم های خود به دنیا عرضه می‌کند، بر سر نداشتند. بالاخره میهماندار یکنفر سرخ پوست را که به لباس بومیان ملبس و سربند پردار بر سر داشت و چهره را با رنگهای مختلف منقش کرده بود به من معرفی نمود و این شخصی با زبان انگلیسی فصیح از من پرسید اهل کدام کشورید؟ گفتم که از کشور دوردستی می‌آیم که پرشیا یا ایران نام دارد.

بمجرد شنیدن نام ایران چهره این سرخ پوست از شادی شکفت و با زبان فارسی فصیحی گفت: «سلام علیکم، حال شما چطور است!»

 من از این برخورد به حیرت افتادم ولی بزودی دریافتم که این سرخ پوست در جنگ جهانی جزو ارتش آمریکائی مأمور خلیج فارس بوده است که مقدار ھفت میلیون تن مهمات و ذخائر از راه ایران به روسیه رسانده و شکست قواى هيتلر و پیروزی متفقین را تسریع نمود و آن سرخ پوست نه تنها خود زبان فارسی را فرا گرفته بلکه به عده‌ای از افراد عشیره خود یاد داده و از تمدن و فرهنگ باستانی ما نیز اطلاعاتی کسب کرده است.

ایکاش عده کثیری از مردم باختر زمین باندازهٔ آن سرخ پوست از کشور من اطلاعاتی داشتند و می‌دانستند که ایران به پیشرفت تمدن بشری چه خدماتی کرده و در آینده نیز چنان‌که ایمان قطعی من است چه خدمتی به فرهنگ و معارف جهانی انجام تواند داد. گاهی که فکر می‌کنم چرا ایران در میان کشورهای خاورمیانه بهتر از این معروفیت ندارد دچار حیرت می‌شوم ، زیرا از هرچه بگذریم ایران سهمی بزرگی در تمدن خاورمیانه داشته و ثروت سرشاری از ذوق و هنر و ادب و فلسفه به جهان غرب موهبت کرده است و به همان‌گونه که ملت آمریکا امروز بوسیله برنامه اصل چهار کمکهای فنی به کشورهای دیگر می‌کند ما از اوائل تاریخ صادرکننده فرهنگ و هنر به جهان بشریت بوده‌ایم.

با وصف این باید گفت که در سال‌های اخیر که کشورهای خاورمیانه در صحنه سیاست جهانی قسمت مهمی پیدا کرده‌اند مردم گیتی در هر گوشه و کنار نسبت به ایران و کسب اطلاع نسبت به سرزمین ما و کشور کهنسال من بیشتر از پیش ابراز علاقه می‌کنند.

در نقشه‌های جغرافیائی عالم یا خاورمیانه ، ایران یا پرشیا بطور برجسته‌ای نمایان است. این کشور از کشور آلاسکا بزرگ‌تر و مساحت آن دو برابر ایالت تکزاس و از مجموع مساحت کشورهای فرانسه و سوئيس و ايتاليا و اسپانيا و پرتغال و بلژیک و لوکزامبورک بیشتر است. وضع جغرافیائی ما طوری است که هزاران سال نقطه اتصال خطوط یا چهارراه گیتی بوده‌ایم و این نکته همان‌قدر که در روزگاری که مردم با کاروان‌ها مسافرت می‌کردند صادق بود، امروز نیز که قرن هواپیماهای جت و موشک‌های هدایتشونده است صدق می‌کند.