متفقين
به غلط یا صحیح عقيده داشتند که روابط دوستانه و ملایمی که آلمانها با ایران
برقرار ساخته بودند، مقدمه تسخیر ایران است زیرا آلمانها در اثر تجاربی که در طی
فتوحات خود در اروپا اندوخته بودند، طرز نفوذ به کشورهای مختلف جهان و تضعیف داخله
آنها را تکمیل کرده و حمله برقآسا را فقط برای اضمحلال نهائی کشورها به کار میبردند.
متفقین آثار تبلیغات آلمانها را در ایران مشاهده مینمودند و خیال میکردند که
خرابکاران آلمانی میتوانند در کمال سهولت به راه آھن سرتاسری ایران دست یابند و
حتی اگر ضرورت ایجاب کند به راه آهن و پلهای بزرگ و تونلهای آن خسارات عمده وارد کنند ومنهدم شدن یک پل یا یک
تونل بزرگ، راه آهن ایران را ماهها از کار میانداخت. تأسیسات نفتی و پالایشگاههای
آن نیز برای بمباران هدفهای خوبی به شمار میآیند و متفقین احساس میکردند که
ممکن است میدانهای نفت جنوب ایران آلمانها را به اقدام چنین امری تحریض نماید.
شاید ذکر این نکته بیفایده نباشد که هشت کشتی باری آلمانی و ایتالیائی در بندر
شاهپور توقیف شده بود و هرچند این کشتیها تحت نظر و مراقبت دائم دو ناو جنگی
ایران قرار داشتند ولی ملوانان آنها در داخلی کشتیها متوقف بودند و متفقین میترسیدند
که مبادا یکی از این کشتیها از کوچکترین غفلتی استفاده کرده و خود را عمداً در شط
العرب غرق نماید و مدخل منحصر بفرد لنگرگاههای پالایشگاه عظیم آبادان را مسدود
سازد. شاید این وحشت متفقین زیاد هم بیجا نبود زیرا تصور میرفت که بعضی از کشتیهای
مزبور حامل مواد محترقه باشند و بعید نبود که برای انجام چنین مقاصدی به کار
بروند. چنانکه وقتی نیروهای انگلیسی وارد جنوب ایران شدند ملوانان دو کشتی آلمانی
دست به انفجار کشتیهای خود زدند و یکی از آن کشتیها بشدت متلاشی و ویران و غیر
قابل استفاده گردید ولی این عمل در نقطهای از شط اتفاق افتاده بود که راه عبور و
مرور شط را مسدود نساخت.
از
اواسط سال ۱۹۴۰ نگرانی انگلیسها نسبت به نفوذ آلمان در ایران
افزایش مییافت و چند بار بطور دوستانه به دولت ایران در این مورد اخطار و پیشنهاد
نمودند که تعداد متخصصین و مستشاران مختلف آلمانی و ملیتهای دیگر در کشور ما محدود گردد ولی پدرم
خاطرنشان ساخت که تعویض متخصصین آلمانی اشکال دارد و آلمانها چنین عملی را به نقض
بیطرفی ایران تفسیر خواهند کرد. ضمناً پدرم اطمینان داد که دولت او بخوبی قادر
است که از هرگونه عمل ناروای آلمانها در ایران جلوگیری نماید. اینک که جنگ دوم
جهانی خاتمه یافته و به گذشته مینگریم این حقیقت باید گفته شود که تا آنجائیکه
اطلاع دارم در دوران جنگ حتی یک فقره خرابکاری مؤثر و مهم در تأسیسات راه آهن و
صنایع نفت ایران رخ نداد. من مدعی نیستم که تمام این موفقیت مدیون کوشش پدرم و یا
خودم و یا دولتهای ما باشد ولی این سابقه روشن و زبانداری است. ضمناً انصاف این
است که بگوئیم تا هنگام ورود نیروی متفقین به کشور ایران احتمال میرود که آلمانها
نقشههای خرابکاری خود را به تعویق انداخته بودند بدین امید که خودشان از طریق
قفقاز وارد خاک ایران شده و راههای ارتباطی و تأسیسات نفت ما را خود قبضه و تصرف
کنند. در ۲۶ ژوئن ۱۹۴۱ یعنی چهار روز پس از آنکه نیروهای هیتلر به
روسیه حمله کرد روسها نیز با انگلیسها همداستان شدند و به دولت ایران اعتراض
کردند و ضمن ابراز نگرانی از اقامت آلمانها در ایران مدعی شدند که بر حسب مدارکی
که در دست دارند، مأمورین دولت آلمان در ایران مشغول طرح نقشه کودتائی هستند.