روس
و انگلیس که بعداً در جنگ جهانی اول با یکدیگر اتحاد کردند در آن موقع متوجه تهدید
دولت آلمان که تازه نیرومندی یافته بود شده و امیدوار بودند که قرارداد ۱۲۸۵ از
شدت رقابت بین آنها کاسته و آنها را در مقابله با دشمن مشترک خود کمک مینماید.
اما در نظر ایرانیان قرارداد مزبور نقشهای برای بلعیدن کشور ایران به شمار میرفت.
بهرحال قرارداد مزبور نظر روس و انگلیس را عملی نکرد و رقابت بین این دو دولت در
کشور ما ادامه يافت. در خلال اين احوال مليون ایران با یکدیگر از در مخالفت
برآمدند و نتوانستند از مجلسی که در سال ۱۲۸۴
تشکیل یافته بود پشتیبانی کنند. مظفرالدین شاه نسبت به مشروطیت ایران تمایل ضعیفی
داشت ولی فرزند وی دشمن سرسخت آن بود و مصمم شد که با کمک روسها حکومت مطلقه و
استبدادی را مجددا برقرار سازد و سه نوبت برای انجام این منظور دست به اقدام زد.
در نوبت اول نقشه وی بر اثر مقاومت مسلحانه مشروطهطلبان منجر به شکست گردید. در
نوبت دوم در ماه خرداد سال ۱۲۸۶ فرمانده روسی بریگاد قزاق ایران عمارت مجلس را
به توپ بست و شاه مجلس منحل نمود. اما شاه و عمال روسی او نیروی ملت ایران را
سرسری و بیاهمیت گرفته بودند و مشروطهطلبان در سال بعد قوای بریگاد قزاق را شکست
دادند. محمدعلی میرزا به روسیه فرار کرد و فرزند یازده ساله او احمدشاه به جانشینی
وی تعیین گردید. در سنه ۱۲۸۹ که
آخرین تلاش محمدعلی میرزا بود طرفداران وی از راه روسیه و سواحل بحر خزر به عزم تسخیر
ایران حرکت کردند ولی این سومین و آخرین کوشش نیز به شکست و عدم موفقیت منجر گشت.
مشروطهطلبان
موقتاً
پیروز گشتند ولی روسها همان کاری را که پس از جنگ دوم جهانی کردند در آن هنگام
نیز به عمل آوردند بدین معنی که قوای خود را درقسمت شمالی کشور ما نگاه داشتند.
در
سال ۱۲۸۹
برای اینکه به اوضاع آشفته مالیه ایران سر و صورتی داده شود دولت ایران یک نفر
آمریکائی را بنام مورگان شوستر بعنوان خزانهدار کل ایران استخدام نمود. شوستر
اعتماد مردم را نسبت به خود جلب کرد و نزدیک بود که در اصلاحاتی که در نظر داشت
توفیق حاصل کند ولی در آخر همان سال روسها به ایران اولتیماتومی دادند و ضمن سایر
چیزھائی که خواستند اخراج شوستر از کار بود.
واضح
بود که روسها میل نداشتند امور مملکت طوری منظم گردد که ایران دیگر به آنها محتاج
نباشد. قوای روسی به چندین شهر در شمال ایران حمله بردند و عدهای مردم در این
حملات تلف شدند و ھرچند مجلس شورای ملی اولتیماتوم روسها را رد کرد ولی هیئت
وزیران آن را پذیرفت. این وقایع را بتفصیل در کتاب معروف شوستر موسوم به اختناق
ایران مطالعه میتوان نمود.
در
جنگ اول جهانی با وصف آنکه ایران بیطرفی خود را اعلان کرده بود ولی آلمانها و
ترکها و روسها و انگلیسها در کشور شروع به فعالیت کردند. ترکها برای کمک به آلمانها
به طرف تهران پیش آمدند و بالاخره از روسها شکست خوردند. عمال آلمانی در کشور ما
به جنب و جوش افتاده در بین عشایر ایران اقدام به تحریکات نموده و حتی سعی کردند
که در افغانستان کشور همسایه ما قوائی تجهیز نمایند ولی موفق نشدند. در جنوب ایران
یاور پرسی سایکس که بعداً سر پرسی سایکس لقب یافت و کتابی در دو جلد راجع به ایران
نگاشت نیروئی بنام پلیس جنوب ایران تشکیل داد که ناحیه جنوب کشور را تحت اختیار
خود گرفت.
بعد
از جنگ اول اوضاع داخلی کشور بیش از پیش آشفته و درهم ریخته بود. ضمناً انقلاب
روسیه درسال ۱۲۹۵ پیش آمده بود وعده کثیری از قوای روس در استانهای
شمالی ایران متوقف بودند و عدهای از قوای اعزامی انگلیس به آنها حمله کردند ولی
توفیقی نیافتند. در سال ۱۲۹۷ انگلیسها
پیشنهاد عقد
قراردادی با ما کردند که از نکات مهمه آن دادن قرضهای به ایران و آوردن مستشاران
اداری و مالی و رساندن مهمات وساختن راهها و راه آهن بود. اما از آنجا که نتیجه
چنین قراردادی ازدیاد تسلط بیگانگان بر ایران بود افکار و احساسات عمومی شدیداً با آن مخالفت کرد و هرچند دولت
وقت قرارداد مزبور را پذیرفت ولی مجلس شورای ملی ایران ابدا آن را تصویب ننمود.