این نخستین آزمایشی بود که رویه امپریالیزم
کمونیستی برای ما پیش آورد. اعتراضات ما در مورد این عمل نتیجه نبخشید ولی ما با
وصف این رفتار وقاحتآمیز مذاکره و گفتگو را درباره انعقاد معاهده دوستی و وداد با
آنها ادامه دادیم. همینکه این معاهده به امضاء رسید روسها فوراً دست از حمایت
میرزا کوچک خان برداشتند و بالنتیجه پدرم با کمال سهولت میرزا کوچکخان را مغلوب و
منکوب نمود و اولین کوشش روسیه شوروی را در تصرف یکی از نواحی کشور خنثی و بلااثر
ساخت.
یکی از خصوصیات کمونیستها این است که شکست
سیاست یا رویهای را که پیش گرفتهاند فوراً تشخیص میدهند و بهمین جهت لنین و پس
از وی استالین ظاهراً به این نتیجه رسیدند که برقراری حکومت جمهوری گیلان که دست
نشانده آنها بود عملی ناشیانه و از روی تفنن بوده است و بعقیده آنها بهتر آن بود
که منافع خود را بوسیله عقد معاهده دوستی و وداد تأمین کنند و تا زمانی که پدرم در
رأس کشور بود روسها از مفاد عهدنامه مزبور تخطی ننمودند و هیچگونه اقدام علنی
برای تصرف قسمتی از کشور ما به عمل نیاوردند.
بیست و
پنج سال پس از آن تاریخ یعنی در جنگ دوم جهانی این آزمایش تجدید شد. در این موقع
روسها بار دیگر در این مرزو بوم رخنه کرده و با تشکیل حزب توده مطمئن بودند که
اساس ملیت و قومیت ما را متزلزل خواهند ساخت. در سال ۱۳۲۴ نیز دو دولت دست نشانده در خاک وطن ما تشکیل
دادند که یکی بنام جمهوری کردستان در مهاباد مرکز نواحی کردنشین شمال غربی ایران و
دیگری بعنوان دولت خود مختار آذربایجان در همسایگی کشور شوروی بود. این دو دولت در
آذرماه ۱۳۲۴ وجود خود را اعلام نمودند و پس از یکسال هر دو
معدوم و نابود شدند. با وصف آن فاصله بین تشکیل و برچیده شدن بساط آنها یکی از
بحرانی ترین ادوار مهم و پرمخاطره تاریخ اخیر ایران به شمار میرود و در طی آن از روش کمونیستها اطلاعات سودمندی به دست
آوردیم.
آنچه
آن را بنام جمهوری کرد نامیده بودند از نهضت ملی طوایف کرد سرچشمه میگرفت که در
دوران جنگ اول جهانی انگلیسها ایجاد کرده و روسها در دوران جنگ دوم جهانی آن را
تقویت نمودند. کردها در خاک ایران و کشورهای دیگر مجاور سکونت دارند و از لحاظ
نژاد و زبان تماماً ایرانی هستند. روسها درمیان کردهای ساکن کشور ایران رخنه
کردند و میخواستند نواحی شمال غربی ایران را یکی از کشورهای دست نشانده خود
بسازند و تشکیل کشور کرد نیز برای انجام همین منظور بود. امید روسیه این بود که
بعدها این دولت را توسعه داده و کردهای ساکن عراق و ترکیه را ضمیمه آن بسازد. و
بدینوسیله به کشورهای عربی افریقا دست بیابد.
متمردین کردستان علناً سراز اطاعت دولت مرکزی
ایران برتافته و از دستورهائی که از خارج کشور صادر میشد اطاعت کردند و دستگاه
حکومتی و سازمان اداره خود را تحت تعلیمات
و حمایت دولت شوروی تشکیل دادند عده زیادی از افراد طوایف کرد که از آن حکومت
مظنون و مشکوک شده بودند از ترس حضور نیروی بیگانه دم نمیزدند ولی دیری نگذشت که
برای اعاده تسلط دولت مرکزی در آن نواحی به یاری ما برخاستند.
اما
ختم غائله آذربایجان و برانداختن حکومت دستنشانده روسیه شوروی در آن استان برای
ما ضروریتر و در عین حال دشوارتر بود. چنانکه قبلا ذکر شد دولت شوروی که یکی از
امضاءکنندگان پیمان اتحاد سه جانبه بود ملتزم و متعهد گشته بود که در ظرف شش ماه
پس از خاتمه جنگ کلیه نیروی نظامی خود را از کشور ایران بیرون ببرد و چنانکه در
اعلامیه تهران که قسمتی از آن را در فصل پیش نقل کردهام قید شده بود دولتهای
کشورهای متحده آمریکا و روسیه و انگلستان ملتزم و متعهد شده بودند که استقلال و حق
حاکمیت و تمامیت ارضی ایران را محترم بشمارند. بنظر من تمام ایرانیان نزد خود تصور
میکردند که استالین مفاد عهدنامه و اعلامیه را محترم شمرده و به قولی که داده است
وفادار خواهد ماند.