ما معمولا مقدار نسبتاً
قلیلی مواد غذائی وارد و مقدار معتنابهی صادر میکنیم مخصوصاً صادرات میوه و پسته
وبادام ما زیاد است. قسمت عمده خاویاری که در بازارهای جهان به اسم خاویار روسی به
فروش میرسد از ایران میآید که به روسیه و آمریکا و سایر کشورها صادر میشود.
(یکی از ظرفا گفته است که ماهی خاویار از نظر تفاوت عقیده از شمال بحر خزر به
سواحل جنوبی آن مهاجرت کرده است. ولی حق اینست که سالها پیش از انقلاب روسیه این
ماهی آبهای گرم سواحل جنوب بحر خزر یعنی سواحل ایران را برای توطّن و تولید و
تکثیر مرجح شناخته بود). شیلات ما دارای منابع بزرگی است که هنوز دست نخورده است.
از آنچه گفته شد، معلوم است
که هر چند ما محصولاتی که برای مردم کشور ما و سایر نقاط جهان مفید و ذیقیمت است
تولید میکنیم، ولی تازه استفاده از منابع طبیعی و انسانی ایران را آغاز کردهایم.
مطابق آخرین گزارش رسمی که در کشور انگلستان انتشار یافته «ایران شاید یگانه کشور
خاورمیانه باشد که برای توسعه و پیشرفت دارای بزرگترین امکانات است.»
ایران در طول قرون بیشمار
محل تلاقی باختر و خاورمیانه بوده اشت (و حتی بسیاری فراموش میکنند که کشور ما
از لحاظ جغرافیائی قسمتی از قاره آسیا است) و کاروانهائی که از طریق مشهور به
راه ابریشم بین چین واروپا رفت و آمد داشتند، به ایران میآمدند و مرکز خود را در
این کشور مستقر میساختند. این کاروانها ابریشم و سنگهای قیمتی و سایر کالاهائی
را که از خاور دور خریده بودند در کشور ثروتمند ایران میفروختند و یا به کشورهای
دیگر و مخصوصاً به اروپا میفرستادند.
قرنها پیش از کشف دنیای
جدید که بسیاری از مردم اروپا غذای خود را روی زمین ریخته و با دست تناول میکردند
ایرانیها در ظروف شکیل و با نقش و نگار کاشی با قاشق و کارد صرف غذا میکردند.مردم
کشور ما تمدنی داشتند که باستثنای چین کهنهترین تمدن مداوم و بدون انقطاع جهان
بشمار میرود و شاید اگر بگویم که در بعضی از موارد فرهنگ و تمدن ما از چین هم
عالیتر بوده است حمل بر مبالغه نشود. قدمت این تمدن هر چه باشد در این نکته هیچ
جای انکار نیست که با تمدن باختری بیش از تمدن چینی و یا همسایگان عرب ما قرابت و
خویشاوندی دارد. ایران یکی از قدیمیترین سرزمینهای نژاد آریائی است که ریشه نژاد
قسمت بزرگی از آمریکائیها و ملل اروپائی شمرده میشود. ما از لحاظ نژاد از اعراب
که از نژاد سامی هستند بکلی جدا هستیم و این نکته در زبان فارسی نیز صادق است زیرا
زبان ما از خانواده زبانهای هند و اروپائی است که ریشهٔ زبانهای انگلیسی و
فرانسوی و آلمانی و سایر السنه مهم ملل باختری است.
البته ایرانیها در تمادی
قرون با افراد سایر نژادها ازدواج کردهاند و پس از فتح ایران بوسیله اعراب عده
معتنابهی از لغات تازی در زبان ما وارد شده است ولی اصالت نژادی و خصوصیات زبان ما
تغییر نیافته و برجای مانده است.
به خاطرم هست که وقتی
دریافتم که لاله و آسیای بادی اصلا از ایران به کشور هلاند رفته است در شگفت شدم.
این نکته را وابسته فرهنگی هلاند که شخص دانشمندی بود بمن گفت و به نظر من اگر یکنفر
هلاندی این موضوع را اذعان کند در حقیقت آن جای تردیدی نخواهد بود. دانشمند مذکور
پس از مطالعات و بررسیهای دقیق کشف کرده بود که اصل لاله ھلاندی يکنوع لاله
خودرویی بوده است که در کشور ما میروید و آسیای بادی نیز از روی آسیاهائی بوده
است که در جنوب ایران کار میکرده و نخستين دسته بازرگانان هلاندی که به ایران
آمدهاند آنها را دیده و طرح آنها را اقتباس کردهاند.