دولت
شوروی هنوز امیدوار بود که مجلس شورای ملی ایران قرارداد نفت پیشنهادی قوام را
تصویب کند ولی مجلس شورای ملی که تازه گشایش یافته بود چندان عجله ای در تصویب این
قرارداد نداشت و سرانجام در روز ۳
مهر ۱۳۲۶ مجلس شورای ملی ایران باتفاق آراء قرارداد
مزبور را رد کرد.
قضیه
آذربایجان واقعاً یکی از سوانح و اتفاقات تاریخی خاورمیانه در دوره معاصر است زیرا
مقاصد روسیه استالینی بعد از جنگ برای اولین بار در آذربایجان ظاهر و برملا گردید.
آنچه روسیه شوروی در آذربایجان کرد و جزئیات آن در جلسات شورای امنیت سازمان مورد
بحث قرار گرفت دنیای آزاد را تکان داد و نخستین بار مردم نقاط مختلف گیتی را به
امپریالیسم کمونیستها بیدار و هوشیار ساخت.
تصور میکنم مورخان آینده گیتی تصدیق کنند که
جنگ سرد در واقع و نفسالامر از ایران آغاز شد و اگرچه علائم آن در نقاط دیگر گیتی
نیز به چشم میخورد نخستین بار آثار این طرز جنگ بطور آشکار در کشور ایران نمایان
گردید. در خلال قضایای آذربایجان دولت آمریکا نیز اولین بار در تاریخ شیوه رهبری
را در خاورمیانه به کار برد و این قضیه مهم موجب شد که اصول ترومن که موجب رهائی
کشورهای یونان و ترکیه از بلای امپریالیزم کمونیزم گردید در آذربایجان به موقع
اجرا درآمد و راه را برای تحقق عقیده و نظریه آیزنهاور صاف و هموار نمود.
اهمیت وقایع مزبور بقدری آشکار است که ملت
ایران روزی را که مصادف با ختم این غائله عظیم است بنام روز آذربایجان عید ملی
اعلام نموده و از سال ۱۳۲۵ به این طرف همه ساله در آنروز به یاد نجات
آذربایجان و اعاده حق حاکمیت ما بر آن خطه جشن میگیرد و به عقیده من نه تنها
ایرانیان باید پیوسته به یاد این روز باشند بلکه تمام ملل آزاد جهان نیز بایستی
این واقعه تاریخی را بخاطر سپرده و فراموش ننمایند.
ایران بواقع به جنبش و هیجان درآمد و تمام
افراد و طبقات مردم از آن واقعه درس عبرت گرفتند وبه هر وسیله و در هر مقام و
مکانی که بودند مراتب وفاداری خود را نسبت به من اظهار داشتند. کمونیست های محلی
صبر پیشه کرده و منتظر بروز علائم و تزلزل و هرج ومرج اوضاع نشستند به این آرزو که
اگر چنان وضعی پیش آید، آن آتش را دامن زنند و
از آن به نفع خویش بهرهبرداری کنند و صبر آنها هم بینتیجه نماند زیرا در دوران
زمامداری مصدق فرصت ذیقیمتی به چنگ آنها افتاد ولی چنانکه ذکر شد با وضع معجزهآسائی
بمدد خداوند توانا و تنها به یاری ذات بیچونش از این بلای بزرگ که ما را تهدید میکرد
رهائی یافتیم.
استالین روز ۱۴ اسفند ۱۳۳۱ درگذشت و مصدق هم روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ سقوط نمود. با درگذشت استالین دوره نوینی در
تاریخ کشور روسیه باز و با برافتادن مصدق نیز عصر تازه در کشور ایران آغاز گردید و
چنانکه ذکر شد روابط ما با اتحاد شوروی رو به بهبودی نهاد. مبلغین روسی دیگر از
حمایت حزب غیرقانونی توده دست برداشتند و دولت روسیه همه گونه تمایلی را برای
همکاری با من و دولت جدید من ابراز داشت.
درسال ۱۳۳۵ بنا به دعوت دولت اتحاد جماهیر شوروی من و ملکه
ثریا به روسیه مسافرت رسمی نمودیم و از ما پذیرائی شایانی به عمل آوردند و فرصتی
برای دیدار بسیاری از نقاط آن کشور بدست آمد و مجالی پیدا شد که با خروشچف و سایر
همقطاران وی از قبیل ورشیلف و بولگانین و میکویان و شپیلف مذاکراتی بی پرده و
صریح به عمل آید.