صفحات

جستجو در مندرجات کتاب

۱۳۹۶/۰۲/۱۸

(۵۳)



این قضیه مانند آن بود که مستشاران نظامی امریکائی که امروزه برای تقویت نیروی نظامی ایران به ما کمک می‌کنند بگویند که ارتش ایران باید تحت فرماندهی آنها باشد و در غیر این‌صورت به ما کمک نخواهند کرد. البته نه تنها هدیه استالین را با این شرایط نمی‌توانستم قبول کنم بلکه اگر چنین پیشنهادی از طرف کشور دیگری هم می‌شد آن را رد می‌کردم. از این‌رو از پذیرفتن هدایای مزبور با اظهار سپاسگزاری معذرت خواستم. روزولت در طی مذاکراتی که با من کرد اظهار داشت پس از انقضای دوره ریاست جمهوریش میل دارد بعنوان متخصص احیاء جنگل‌ها به کشور ایران مراجعت کند. علاقه وی بدین رشته بر همه کس معلوم و آشکار بود و اشتیاقی که در جریان صحبت در پیرامون این مسئله ابراز می‌داشت دلیل صدق گفتار وی بود. روزولت در نظر من یک نفر باختری ممتاز و برجسته آمد و بنا به سنت دیرین دانشمندان شیفته و فریفته ایران و فرهنگ این سرزمین بود. با وجود آنکه با سیاست خارجی روزولت در بعضی جهات کاملا مخالف بودم وی را از جهات دیگر به چشم تحسین و تکریم نگاه می‌کردم و بسیار متاسفم که مرگ ناگهانی مجال عملی ساختن آرزوئی که برای ما مغتنم بود به وی نداد.
 
وقتی ملت ایران از متن اعلامیه روزولت و چرچیل و استالین در کنفرانس تهران آگاهی یافتند بسیار شادمان شدند، زیرا میلیون‌ها افراد این کشور از خرابی اوضاع اقتصادی خود به جان آمده و در حیرت بودند که آیا پس از ختم غائله جنگ آزادی از دست رفته را باز خواهند یافت یا نه.

اعلامیه تهران که در روز اول دسامبر صادر شد از نظر وقایعی که بعداً رخ داد آنقدر مهم است که باید بعضی از قسمت‌های اساسی آن در اینجا ذکر شود. «دولت‌های کشورهای متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی و ممالک متحده انگلستان کمکهائی را که ایران در پیشرفت جنگی بر علیه دشمن مشترک و مخصوصاً در قسمت تسهیل وسایل حمل و نقل مهمات از ممالک ماوراءبحار به  اتحاد جماهیر شوروی به عمل آورده تصدیق دارند. سه دولت نامبرده تصدیق دارند که جنگ برای ایران دشواری‌های مخصوص اقتصادی ایجاد کرده است و موافقت کردند که هرگونه مساعدت اقتصادی که امکان داشته باشد برای دولت ایران فراهم کنند»...

« دولت‌های کشورهای متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی و ممالك متحده انگلستان با دولت ایران در حفظ استقلال و حاکمیت و تمامیت ارضی ایران وحدت نظر دارند و به مشارکت دولت ایران با سایر ملل طرفدار صلح در استقرار صلح بین‌المللی و امنیت و رفاه پس از جنگ طبق منشور اتلانتیک که مورد قبول هر چهار دولت است استظهار دارند.»

هر کس این عبارات امید بخش را می‌خواند و نزدیک شدن زمان پیروزی متفقین را می‌دید  یقین حاصل می‌کرد که دوره سختی وطن من در شرف پایان است. ولی حوادث گذشته نسبت به آنچه پس از آن وقوع یافت قابل اهمیت نبود به همین جهت به جای آنکه دوران تعلیم و تربیت من به پایان برسد وارد مرحله دشوارتری شد که شرح آن خواهد رفت.