پدرم
که مؤسس سلسله کنونی پهلوى است (و اين نام سلسله پارتها و اسم قدیم زبان فارسی
است) بخوبی متوجه این ضرورت گردید و در حیات اقتصادی و اجتماعی ایران تحول اساسی
بوجود آورد. پس از آنکه در ۱۳۲۰ هجری
جانشین پدرم شدم من نیز همان رویه را با تغییرات مهمی که بعداً بدان اشاره خواهم
کرد پیروی نمودم.
امروز
وطن من مظهر اختلاط تمدن شرق و غرب است. روزی که در ۳۳۰ قبل از میلاد اسکندر تخت
جمشید پایتخت مجلل ما را آتش زد و سپاهیانش ایران را تسخیر میکردند از زمان تاسیس
اولین سلسله شاهنشاهی قرنها میگذشت. اشخاصی که خرابههای روم و تخت جمشید را
مشاهده نمودهاند به عظمت و شکوه تخت جمشید که از روم قدیمیتر است اشاره کردهاند
ولی امروز در کنار همین خرابه ها نشانههای زندهای از پیشرفتهای ایران کنونی بچشم
میخورد.
در شيراز شهر
زیبای جنوب مرکزی ايران که درحوالی تخت جمشید واقع شده میتوان در کنار گلزارهائی
پر از سوری و بهارنارنج نشست و از اشعار
جاویدان حافظ که ششصد سال پیش میزیسته و هنوز شادابی و طراوت خود را از دست نداده
مشام جان را معطر ساخت و در زیر آسمان نیلگون آن از آواز دلنشین بلبل که همیشه
مورد علاقه و اشاره شعرای ما بوده است طربناکی یافت. اما بموازات این مظاهر طبیعت
که غذای روح محسوب میشود در شیراز یکی از بهترین بیمارستانهای خاورمیانه را بنا
نموده و تشکیلات آب تصفیه شده در آنجا تاسیس کردهایم (باید بگویم که در انجام این
اقدامات مدیون یک نفر خیرخواه ایرانی هستیم که ثروت خویش را در نیویورک به دست آورده و در کشور خویش صرف این
خدمات اجتماعی کرده است) همچنین برای شیراز در نظر است دانشگاهی جدید بنا کنیم که
معماری آن مطابق ذوق معماری باستانی ما باشد و روش تعلیمی آن از دانشگاههای
آمریکا اقتباس گردد.
در
اصفهان پایتخت باشکوه شاه عباس هنوز غله را بوسیله چهارپایان آرد میکنند (مطابق
رسم قدیم چشمهای چهارپایان را در موقع کار میبندند تا در هنگام چرخانیدن آسیا
گیج نشوند). در آن شهر میتوان هنر صنعتگران قدیمی را در نقره کاری مشاهده نمود و
به کمال معماری عالی میدان بزرگ اصفهان که به میدان شاه معروف است و شاه عباس کبیر
در آن به تماشای بازی چوگان میپرداخت نظر اعجاب انداخت. امروز در همین شهر کارخانههای متعدد ریسندگی و
بافندگی به سبک جدید وجود دارد که بوسیله مهندسین و متخصصین خارجی اداره میشود و
میتوان اقداماتی را که برای آبادی و عمران شهر میشود مشاهده نمود. در خارج شهر
تهران هنوز قافلههای شتر دیده میشود که کالاهای گوناگون را از نقاط دوردست به
شهر میآورند. در شبهای مهتاب عبور این قوافل و صدای زنگ شترها عالمی بسیار
شاعرانه و فرح بخش دارد. هنوز میتوان در باغهای خرم و محصور تهران که پر از انواع
گل و میوه است نشست و در کنار جویهای آب روان به آهنگ دلنشین مرغها و خروش
آبشارها گوش فراداد و به قلل پوشیده از برف البرز که از ماورای درختهای چنار دیده
میشوند نظر انداخت. در همین شهر هم میتوان در دانشگاه تهران که توسط پدرم بناشده
و فعلا دارای ۱۱۰۰۰ دانشجو
میباشد با محصلین پزشکی در برابر پرده تلویزیون قرارگرفت و عملیات جراحی را در
بیمارستان دانشگاه از نزديك مشاهده کرد. در موقعی که به استقبال آشنائی به فرودگاه
عظیم و جدید تهران که طبق مقتضیات عصر هواپیمای جت بینالمللی ساخته شده میروید
از خیابانهای عریضی که در طول آن مغازهها و نمایشگاههای زیبا و جدید وجود دارد
میگذرید و با بانوانی که عده زیادی از آنها به البسه آخرین مدل پاريس و بعضی با
چادر ملبس هستند، برخورد خواهید کرد.
در فصول آینده امید و
آرزوی خود را در ایجاد کشوری که عظمت و فرهنگ و تمدن کهنسال خود را با ترقیات عصر
امروز درآمیخته باشد شرح خواهم داد.
بطوریکه گفتم ما دارای
کهنسالترین تمدن مداوم جهان هستیم و ملت ما از لحاظ نژاد و زبان با ملل باختر مرتبط
است و حتی میتوان بدون اغراق گفت پارهای از اصول تمدن جدید غربی از ایران آغاز
شده است. امروز از روی کمال هوشیاری نتایج حاصل از تمدن جدید غرب را اختیار کرده و
به گنجینه گرانبهای کشور میافزائیم و این امید نامعقولی نیست که به ایجاد یک
ترکیب و امتزاج جدیدی از تمدن شرق و غرب توفیق یابیم. ایران تنها از لحاظ
جغرافیائی در چهار راه شرق و غرب قرار نگرفته بلکه عوامل دیگر نیز این موقعیت را
برای کشور ما به وجود آورده است.