صفحات

جستجو در مندرجات کتاب

۱۳۹۶/۰۲/۱۸

(۸۹)



همه می‌دانند که امروزه در تمام کشورهای آزاد جهان دسته‌هائی از عمال یکی از این دو دسته فوق مخفیانه به فتنه‌انگیزی مشغولند و از حقوق و امتیازاتی که در اجتماعات آزاد نصیب مردم است استفاده می‌کنند و با کوشش خستگی ناپذیری به برانداختن اساس آزادی می‌پردازند. اینان نقاب ناسیونالیسم بر چهره افکنده و بنام فداکاری در راه آن منظور مقدس  با مهارتی که ویژه شاگردان مکتب اضمحلال ملیت ها است مشغول متلاشی کردن ارکان ملیت هستند و باید دید طریق مقابله مبارزه با آنها چیست؟

باید بار دیگر تأکید کنم که من در پی آن نیستم که در مسائل مربوط به سایر کشورها اظهارنظر و صلاح‌اندیشی کنم ولی احساس می‌کنم که این نکته باید ناگفته نماند که سال‌های اخیر مجبور گشته‌ایم مطالعات دامنه‌داری در این مسائل به عمل آوریم و ممکن است نتیجه مطالعات و آزمایش‌های ما به حال سایرین مفید واقع شود و لااقل نتایجی را که هر ملتی مستقلا به دست آورده است تأکید و تأیید نماید.

از جمله نکاتی که ما به آن پی برده‌ایم این است که دولت باید از یک‌طرف مراقبت شدید در کار سازمان‌های مخرب داشته باشد و از طرف دیگر آزادی و اظهار عقیده افراد را به حداکثر مراعات نماید. باوضع امروز جھان آمریکائیان و بسیاری از ملل آزاد دریافته‌اند که باید از عملیات دسته‌هائی که غایت مقصودشان در زندگانی از میان بردن نظم و اساس دموکراسی با وسائل غیرقانونی است جلوگیری کردہ ویا اقلا آزادی عمل آنها را محدود ساخت.

پس از سقوط مصدق ضمن محاکماتی که جزئیات آن در فصل سابق ذکر شد مدارک جالبی درباره سوگندی که حزب توده افسران نظامی را به ادای آن ملزم می‌ساخت بدست آمد. این افسران باید سوگند یاد می‌کردند که با شاه مملکت و دول غربی مخالف و با اتحاد شوروی دوست باشند. معلوم است که سازمانی که متکی بر اینگونه سوگندها باشد هرگز پشتیبان و حامی ناسیونالیسم حقیقی ایران نخواهد بود و مخصوصاً اگر در کشوری که از لحاظ جغرافیائی همجوار و هم مرز روسیه است اجازه داده شود که چنین سازمان‌هائی رشد و توسعه یابد موجبی جز بی‌اعتنائی کامل اولیای امور به سرنوشت آینده آن کشور نخواهد داشت.

بسیاری از ملت‌ها نه تنها از تشکیل چنین سازمان‌های مخربی جلوگیری نموده و یا آن را تحت نظارت و مراقبت شدید قرار می‌دهند بلکه افراد منتسب به آن سازمان‌ها به خودی خود از برخی امتیازات در جامعه خود محروم می‌گردند. مثلا در کشور آمریکا و کشور ایران اشخاصی که بداشتن مرام کمونیستی معروف باشند حق اشغال مقامات دولتی را ندارند.

از طرف دیگر به عقیده من عاقلانه آن است که مردم عادی کشور برای اظهار عقاید خود حداکثر آزادی داشته و تحت مضیقه و فشار نباشند و بتوانند علناً نظریات خود را بیان کنند زیرا بدین وسیله نه تنها کشور از مفاسد منزه و مصفا خواهد شد بلکه موجب آن می‌شود که معایب و نواقصی نیز که نیازمند اصلاح است آشکار گردد. برخی از مردم فراموش کرده‌اند که در تمام دوران زمامداری مصدق حکومت نظامی در ایران برقرار بود و خود این امر تضییقاتی برای مردم کشور فراهم می‌ساخت و تصمیم من همواره بر آن بود که آن را لغو کنم چنان‌که پس از سقوط مصدق نیز حکومت نظامی بدواً از شدت افتاد و سپس کاملا ملغی گردید.

امروزه در کتابها و جرایدی که در کشور ما انتشار می‌یابد انتقاداتی شدید نسبت به پاره‌ای از روشهای دولت به عمل می‌آید و ما مخصوصاً و عمداً این‌گونه انتقادها را مجاز کرده‌ایم زیرا برای ما روشن است که این‌گونه اظهارنظرها و انتقاداتی که در کشور دموکراسی می‌شود به نفع و صلاح کشور است. در کشور ایران حضور همه کس در مجالس سخنرانی عمومی و سخنرانی های دانشگاه که احیاناً از رویه دولت انتقاد مستقیم می‌شود بلامانع و آزاد است.