نخستین
کشوری که امکان ادارهٔ امپراتوری پهناوری را به ثبوت رسانید کشور ایران بود.
بسیاری از خوانندگان این کتاب ، تاریخ امپراتوری روم را خواندهاند ولی قرنها قبل
از آغاز امپراتوری روم کشور پهناور شاهنشاهی ایران در اوج عظمت خود بود و در طرز
وصول مالیات و اقدامات عامالمنفعه و سازمانهای نظامی و سایر دستگاههائی که
امروز اساس تشکیلات کشورهای بزرگ است طریقه صحیح و منظمی را دنبال میکرد.
کشور
من مهد مذهبی بزرگ یعنی دین زرتشت و محل پرورش و قوام مذاهب دیگر از جمله مذهب
شیعه که یکی از فرق بزرگ دین اسلام است و من خود از معتقدین راسخ و استوار آن هستم
و در این کتاب کراراً درباب آن بحث خواهم کرد بوده است. آئین زرتشتی را در قرن ششم
پیش از میلاد زرتشت در ایران به وجود آورد. طبق عقیده ویلیام جاکسون یکی از
استادان معتبر علم تطبیق ادیان «گذشته از دین یهود و مسیحیت در جهان قدیم غیرممکن
است بتوان کیشی جز آئین زرتشت یافت که این اینقدر راست و تا آن درجه شریف و با
بزرگواری و تا آن حد در مسئله معاد جسمانی و بقای روح و آمدن منجی بشر و پاداش
نیکوکاری و جزای بدی ارواح فناناپذیر چنانکه در کتاب مقدس وی اوستا مسطور است
تسلی بخش فکر انسانی باشد».
دیگر
از عقایدی که در ایران رواج یافته کیش مانوی است که مانی درقرن سوم میلادی تعلیم
داده است. مانی میخواست از میان همه عقاید مذهبی که پیش از وی رواج داشت حقایق
کلی و عمومی را به دست آورد و در نتیجه دینی مخصوص به وجود آورد که بر اصول عقاید
زرتشت و بودا بنیانگذاری شده بود و احتمالا اولین کسی است که در قانون ادیان به
تلفیق حقایق موجود در مذاهب مختلف پرداخته است.
گذشته
از سهمی که روحانیون ایران در اشاعه حقایق دینی داشتهاند ایرانیان در ادبیات عرفانی
و مخصوصاً درآنچه
به تصوف تعبیر میشود و در دوره پس از اسلام به اوج کمال خود رسید مشهور بودهاند.
آثار
متصوفه توجه خاورشناسان مشهور مغرب زمین را به خود جلب کرده و روح صفا و محبت را که در
آثار آنها نسبت به تمام مردم جهان در جلوه گری است و در امثال و حکایات با زیباترین
زبان ادبی بیان شده ستایش کردهاند. البته ما در جهان از نظر شعر و ادب و مخصوصاً
آثار شعرای مشهور مانند فردوسی و حافظ و سعدی و مولوی و خیام و دیگر استادان بزرگ
شهرهایم. یکی از فضلای دانشگاه کمبریج میگوید ثروتی که از حیث حجم آثار ادبی در زبان
فارسی موجود است در هیچ زبان دیگر نیست و سایر طلاب مغرب زمین نیز که آثار ادبی
ایران را به زبان فارسی خواندهاند عقیده وی را تصدیق میکنند.
در
اینجا شاید بیمناسبت نباشد که نظری اجمالی به تاریخ طولانی کشور من انداخته شود.
در عصر حجر مردم در کناره جنوبی بحر خزر و آن قسمتی که ایران کنونی را تشکیل میدهد
زندگانی میکردند. در نزدیکی تهران که پایتخت کشور من است آثار خرابه دهاتی پدیدار
است که باستانشناسان آنها را متعلق به ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح میدانند. در حوالی
کاشان که یکی از شهرهای مرکزی ایران است آثار قریهای بنام سیلک دیده میشود که
متخصصین باستانشناسی آن را مربوط به پنج هزار سال قبل از میلاد شناختهاند. معلوم
است که در آن عصر بسیار کهن ساکنین ایران از وضع بدویت و صحرانشینی و حرکت از نقطهای
به نقطه دیگر برای شکار حیوانات و تحصیل قوت و غذا بدر آمده و در قراء سکونت
اختیار نموده و به امر کشاورزی و پرورش اغنام و مواشی پرداختهاند.