مردمی که در کشورهای پرثروت زندگانی میکردند
نیز به این حقیقت واقف گردیدند که برای خیر و صلاح خود و صلاح بشریت باید نعمتهائی
را که از آن بهرهمندند با همسایگان خود صرف کنند و دریافتند که رساندن لباس و
مواد غذائی فقط احتیاجات موقتی را مرتفع میکند و مللی که از لحاظ اقتصادی پیشرفت
نکردهاند خواستار کمکهائی هستند که بوسیله آنها خود بتوانند وضع خویش را بهبود
بخشند.
بعبارت مختصر مللی که در حال پیشرفت هستند طالب
آنند که از اسرار علوم و صنعت جدید آگاهی یافته
و خود با مدد آن علوم و صنایع سطح زندگی خویش را بالا ببرند.
هنگامی
که پرزیدنت ترومن اولین بار برنامه کمکهای فنی جهانی را که به اصل چهار معروف
گردید پیشنهاد نمود، دولت آمریکا قدمی شجاعانه و دوراندیشانه در این راه برداشت و چنانکه
قبلا گفته شد کشور ایران اولین کشوری بود که از کمکهای فنی اصل چهار استفاده کرد.
سازمان ملل متحد نیز برای کمکهای فنی، برنامه وسیعی را به موقع اجرا گذاشت و
کشورهای مشترکالمنافع بریتانیا نیز برای کمکهای فنی طرح کلمبو را تنظیم و به
مرحله اجرا گذاشتند.
در
یکی از فصول بعد از نتایج کمکهای فنی اصل چهار و سازمان ملل و سایر کمکهای خارجی
که به ایران شده سخن خواهد رفت.
در
ضمن درس تلخی نیز از این اقدامات فرا گرفتیم و آن این بود که تامین احتیاجات
اقتصادی همیشه با ثبات سیاسی ملازم نیست چنانکه بعضی اجتماعات که اقتصاد آنها
متوقف مانده و توسعه نیافته مانند جزایر اقیانوس آرام از لحاظ ثبات سیاسی از
آنهائی که بسرعت در مرحله توسعه اقتصادی هستند پیشترند. برعکس بعضی از کشورهای
خاورمیانه که در سالهای اخیر از نظر اقتصادی به پیشرفتهای شایان نائل شدهاند از
لحاظ سیاسی دچار مشکلات فراوانند و برنامه سیاسی آنها با برنامه توسعه اقتصادی
آنها قابل مقایسه نیست. نتیجهای که از این درس گرفته میشود آن است که برنامه تحولات
و تکامل سیاسی باید با برنامه توسعه اقتصادی همآهنگ باشد و در غیر اینصورت ملتها
دچار دشواریهای خطرناک خواهند گشت.
خوشبختانه
در کشور ایران دموکراسی بدون ریشه و پایه نیست و نقشهای که اینک برای توسعه اصول
دموکراسی داریم با روح مردم ما سازگار است. در طی قرون و اعصار و حتی تا پنجاه سال
پیش حکومت ما استبدادی بود ولی در عین حال از زمان قدیم مردم کشور ما مدارا و
مماشات و احترام به حقوق افراد را که از مبادی دموکراسی است رعایت میکردند، چنانکه
وقتی کورش کبیر کشوری را فتح میکرد مردمی را که به جنگ وی اقدام کرده بودند میبخشید
و با آنها با مهربانی رفتار میکرد وسمتهای پیشین آنها را به خود آنها وامیگذاشت
و حتی اغلب مدیران کارآزموده خود را از میان دشمنان سابق خویش برمیگزید و به آنها
هرگز به چشم دست نشاندگان خود نمینگریست و مسئولیت اداره کشور مفتوحه را به خود
آنها وامیگذاشت و آنها را به حفظ و صیانت سنن ملی و مذهبی خود تشویق و تحریض میکرد.
بنابراین با اینکه در آن ایام دموکراسی در ایران مفهوم واضحی نداشت کورش کبیر
خصایصی از خود بروز داده است که اساس و مبنای دموکراسی نوین محسوب میشود.
قبلا
گفته شد که بسیاری از پادشاهان بزرگ و سیاستمداران و سلحشوران ایران از میان
طبقات سافله اجتماع برخاستهاند و ما ایرانیان هرگز امتیازات طبقاتی مشخصی را تحمل
نکردهایم و
اجتماع ما آنقدر قابلیت انعطاف داشته است که کسانی از خانوادههای گمنام بتوانند
به مقامات بزرگ و با مسئولیت برسند و هر چند احیاناً دچار مضیقههای اقتصادی و
تربیتی بودهاند باز وضع سیاسی و اجتماعی ما طوری بوده است که اینگونه مردم در درجات
سافل نردبان ترقی متوقف نمانده و جامعه آنان را فراموش نکرده است.