درمیان
افراد تحصیل کرده یا بیسواد کسانی یافت میشوند که هنوز معنی واقعی احزاب آزاد را
درنیافتهاند و یا تصور میکنند شخصیت آنها به درجهای رسیده است که باید از
فعالیت حزبی برکنار باشند. برخی دیگر یا از نظر ترس یا منفیبافی نمیخواهند در
مسائلی که با سرنوشت ملت حیات خودشان بستگی دارد دخالتی داشته باشند. با وصف آن
مشاهده میکنیم که عده کثیری از ایرانیان میهنپرست به اصول حزبی توجه پیدا کرده و
روز به روز بر فعالیت آنها افزوده میشود و این وظیفه را برای قوام و بقای
دموکراسی ضروری تشخیص میدهند.
گذشته
از تشکیل احزاب برای تثبیت دموکراسی سیاسی در ایران اقدامات دیگری نیز به عمل آمده
است:
یکی
از دروسی که از حکومتهای خوب فراگرفته میشود، آن است که قوانین مصوبه تنها وقتی
مفید است که به مقام اجرا درآید. سابقاً در کشورما قوانین جامع و سودمندی به تصویب
مجلس میرسید ولی در نتیجه عدم اجرا مانند کاغذ باطلهای بیارزش میماند و با
آنکه رضاشاه برای اصلاح وضع اداری کشور طبق اصول متداول در جهان باختر نهایت سعی و
مجاهدت را به عمل آورد ولی آنطور که باید و شاید دستگاههای کشور تنظیم و ترتیب
صحیح نیافت و بساط رشوهخواری وفساد از میان مأمورین کشوری ایران کاملا برچیده
نگشت.
در
سال ۱۳۳۶ دولت من مسئله تعیین معاونین اداری ثابت
وزارتخانهها را عملی نمود. وظیفه این معاونین که با وصف تغییر وزیر در مقام خود
باقی میمانند آن است که در وزارتخانه به اصلاحات اداری پرداخته و اقدامات سابق را
دنبال کنند. چند تن از این معاونین دائمی و کسانی که از آنها دستیاری میکنند در
کشورهای خارج علوم اداری را فرا گرفتهاند.
معاونین
اداری در هر هفته یک جلسه شور و بررسی پیرامون مسائل اداری کشور تشکیل میدهند و
برای اصلاحات اداری در کلیه نقاط مملکت اتخاذ تصمیم مینمایند.
در ۱۳۳۷ پس از دو سال مطالعه دولت
ایران طرح جامعی بمنظور ایجاد تشکیلات جدید دولتی نظیر سازمانی که دولت هوور برای
کشورهای متحده آمریکا داده بود بصورت لایحهای به مجلس تقدیم کرد و مجلس آن را در
سال ۱۳۳۸
تصویب نمود و به توشیح من رسید و این قانون تشکیلات اساسی اغلب وزارتخانهها و
مؤسسات دولتی را تعیین مینماید. در همان موقع گروه دیگری از متخصصین مطالعاتی
برای اصلاحات اساسی در سازمان برنامه که در امور عمرانی و اقتصادی مملکت وظیفه
مهمی دارد به عمل آوردند و امروز وزارتخانهها و مؤسسات دولتی ما بطور کلی بر طبق
اصول جدید و به طرزی که درآمریکا متداول است تشکیل یافته و با یکدیگر ارتباط و
اتصال منطقی پیدا کردهاند.
نقشه
ما این است که تشکیلات اداری کشور را به تناسب نیازمندیهای زمان و اطلاعات تازه
دائماً اصلاح کنیم. با وصف آنچه گفته شد شک نیست که سازمانها را هر قدر هم طبق
اصول علمی تشکیل یافته باشند، هرگز نمیتوان بوسیله کسانی که دارای عقاید قدیمی و
سنخ فکر کهنه باشند اداره نمود.
از
این گذشته اگر کارمندان کهنسال تا آخر عمر مصدر مشاغل خود باشند، جوانان دیگر مجال
خدمتگزاری و ابراز لیاقت پیدا نخواهند کرد و این وضع در سالهای اخیر در دستگاههای
دولتی ما پیش آمده بود. ازهمین جھت در سال ۱۳۳۷ تصمیم گرفتیم که عموم
کارمندانی که سن شان به شصت رسیده و یا سی سال سابقه خدمت دارند (باستثنای وزراء -
سفراء کبار - معاونین وزارتخانهها) بازنشسته شوند و بدین ترتیب هزاران نفر از
کارمندان دولت با دریافت حقوق بازنشستگی که کمی هم از حقوق دوران اشتغالشان بیشتر
است از خدمت خارج شدهاند. عده زیادی از این بازنشستگان در دستگاههای عمرانی و
صنعتی خصوصی به کار مشغول شدهاند و جای خود را در دستگاه دولت به جوانانی دادهاند
که در ایران یا کشورهای دیگر تحصیلات عالیه کردهاند.