صفحات

جستجو در مندرجات کتاب

۱۳۹۶/۰۲/۱۹

(۱۸۸)



اما عشق سرشار مادری برای پرورش حس مسئولیت و وظیفه‌شناسی کودک کافی نیست بلکه هر کودکی نیازمند آن است که در زندگانی کودکانه خود به قواعد و اصول انضباطی معقول و منصفانه‌ای نیز مطیع باشد. مادر باید از همان اوایل کودکی فرزند خویش را به راستگوئی و قبول مسئولیت در کارهائی که می‌کند عادت دهد و از متوجه ساختن مسئولیت به دیگران و ادای جمله «تقصیر من نیست» که بین کودکان معمول است و بدون تردید از بزرگان یاد گرفته‌اند پرهیز دهد.

کودک باید از همان اوان طفولیت جرئت آن را داشته باشد که از مواجهه با نتایج کردار و غفلت و سهل انگاری‌های خویش فرار نکند، زیرا در همین اوائل دوران طفولیت است که مادران باید بذر انسانیت و وظیفه‌شناسی را در مزرعه پراستعداد ذهن صافی کودک بکارند و اگر مادران این وظیفه مهم را از نظر دور بدارند کودکان بی قید و لاابالی بار می‌آیند و مانع پیشرفت و ترقی کشور می‌گردند.

مادر باید برنامه روشن و قطعی برای فرزند خویش تنظیم کند و او را به بازی‌های مفید و سرگرمی‌هائی که نیروی خلق و ابداع را تقویت می‌کند مشغول بدارد.

من به فراهم ساختن اسباب بازی اطفال اهمیت بسیار می‌دهم و می‌دانم که کودکان ما در اثر نداشتن بازیچه‌های خوب نتوانسته‌اند دست و پنجه و مغز خویش را نمو و پرورش بدهند. امیدوارم در آینده نزدیک هزاران هزار اسباب بازی ساده و ارزان مطابق نمونه‌هائی که در آمریکا و اروپا دیده‌ام در کشور ما تهیه شود. برای من مایه مسرت است که می‌بینم در این اواخر در کار ساختن اسباب بازی رونقی به وجود آمده است.

هنگامی‌که پسرها دوران کودکی خود را طی می‌کنند باید برای آنها بازیچه‌هائی که مربوط به ساختمان مکانیکی است تهیه نمود تا با آنها سرگرم شوند و با این کارها آشنائی پیدا کنند. چنان‌که خود من لذت‌بخش‌ترین ساعات این دوره از حیات را بازی با همین آلات و اسباب مکانیکی یافتم.

کمترین فایده این قبیل بازیچه‌ها در تربیت و پرورش فرزندان ما آن است که در ذهن کودک فکر غلط و موذی قدیمی که کار دستی عیب است برطرف می‌شود و آن را ننگ و عار نخواهد شناخت. ما باید شیوه پسندیده ملل مترقی را که دست‌هائی که در اثر کار دستی چرکین شده محترم می‌شناسند فرابگیریم.

امروز یک نفر دانشمند در آزمایشگاه خود کار مغزی را با کار دستی توأم انجام می‌دهد و این نمودار فعالیت مردم در عصر کنونی است و مردم کشور ما باید از همین سرمشق پیروی کنند.

در کشور ایران مانند سایر نقاط گیتی دختران خردسال به حکم غریزه عروسک‌بازی و اشتغال به وظایف مادری را دوست می‌دارند و بدون تردید این میل فطری ارزش تربیتی بسیار دارد و باید وسایل آن را برای آنها فراهم کرد. به همین ترتیب باید علاقه کودکان را به کشف رازهای طبیعت پرورش داد. مثلا باید از باغ‌های مشهور ایران برای تعلیمات عملی فرزندان خود در گیاه‌شناسی و باغبانی استفاده کنیم و آنها را به نگاهداری و مواظبت پرندگان و ماهی‌ها و چارپایان وادار سازیم.

 کودکی که به نوازش و توجه حیوانات عادت کند طبعاً سجیه مهرورزی به همنوع نیز در وی تقویت می‌شود و خوی خیرخواهی و دستگیری از افتادگان در وی نیرومند می‌گردد.
 
در دستگاه‌های تربیتی ما باید نسبت به پرورش ذوق و سلیقه افراد توجه مخصوص به عمل آید. مثلا در کشور ما  که آثار باستانی و تاریخی ومعادن متنوع وجود دارد باید همهٔ خردسالان را ترغیب و تشویق کنیم که نمونه‌هائی از این منابع را جمع‌آوری کنند و آنها را بخوبی بشناسند. فرزندان ما باید از اوان کودکی به ورزش مخصوصاً ورزش‌های دسته‌جمعی آشنا شوند تا روح همکاری و تعاون در آنها تقویت گردد و ضمناً به آنها خاطرنشان سازیم که در کار ورزش برد و باخت قابل اهمیت نیست و آنچه سزاوار توجه است آن است که در مقابله با موانع و شدائد نیرومندی داشته باشند و حس معاونت و مشارکت در آنها به حد کمال رشد و نمو نماید.