صفحات

جستجو در مندرجات کتاب

۱۳۹۶/۰۲/۱۹

(۱۲۹)



در این اواخر به دلائلی که بسیار واضح است نظر مردم نسبت به مأمورین دولت تغییر کرده است. امروز دستگاه دولت در دهکده‌ای که محلی سکنای کشاورز است مدرسه می‌سازد و فرزند وی را به رایگان تربیت و تعلیم می‌دهد، مسکن وی را برای جلوگیری از بیماری مالاریا سم‌پاشی می‌کند، برای وی چاه عمیق حفر می‌نماید که از آب پاک و ناآلوده برای شرب استفاده کند، درمانگاه رایگانی تأسیس می‌کند که خود و افراد خانواده‌اش در هنگام بیماری بدان مراجعه نمایند و نماینده دولت در مزارع در جلو چشم مردم روستا فوائد بذرهای تازه و طرز نوین کشاورزی را نمایش می‌دهد. این اقدامات امروز در تمام نقاط کشور انجام می‌گیرد و دهقان عادی خواه و ناخواه استنباط می‌کند که بین دولت و مردم روابط تازه و بی‌سابقه‌ای بوجود آمده است. خدمتگزاران دولت نیز در روابط جدید خود با مردم مفهوم دموکراسی را درک کرده و به وظیفه‌ای که نسبت به مردم دارند آشنا گشته‌اند.

 آوردن جوانان به خدمت دولت و تربیت نسل آینده بر طبق اصولی که در فصل سابق بدان اشاره رفت پیشرفت دموکراسی را تسریع می‌کند.

من شخصاً امیدوارم که روابط تازه‌ای که بر بنیان دموکراسی میان مردم و کارمندان دولت برقرار گردیده است راه را برای تکامل دموکراسی و پارلمانی صاف و هموار خواهد ساخت. دموکراسی سیاسی را نمی‌توان با همان کیفیت که یخچال برقی را به کار می‌اندازند و هر وقت بخواهند آن را روشن یا خاموش می‌کنند در جامعه مورد عمل قرار داد و برای آنکه این نحو حکومت به شکل مؤثری صورت اجرا پیدا کند بصیرت و هوشیاری بسیار لازم است. رأی دهندگان در هنگام انتخابات عمومی باید از شایستگی داوطلبان نمایندگی و اموری که باید در مجلسین مورد شور و مداقه قرار گیرد آگاهی داشته باشند و نبوغ فکری و رشد معنوی و سجیهٔ مدارا و مماشات نمودارهای این شایستگی است.

ثروتمندان کشور باید با همان یک رأی که قانون برای آنها و مردم بینوا بطور تساوی مقرر داشته قناعت کنند و حزبی که در انتخابات اکثریت آرا را بدست نمی‌آورد و حتی با چند رأی معدود شکست می‌خورد باید صبر را پیشه ساخته منتظر فرصت دیگر باشد و تا رسیدن آن فرصت به انتقاد عاقلانه از دولت اکثریت بپردازد و تحت عنوان انتقاد به منفی‌بافی و اضرار جامعه اقدام نکند. امانت و درستی از شرایط مهم خدمتگزاران دموکراسی است و همه کس، از آنها که وارد سیاست هستند تا کارمندان دولت، باید بر نفس خویش غالب آمده به فریب دادن مردم یا گمراه ساختن آنها نپردازند. در یک چنین حکومتی باید از مراقبت و مواظبت دائم دریغ نورزید و هرگونه غفلت سیاسی یا اداری یا دوروئی و مسامحه را بدون ترس مجازات کرد.

از این گذشته دموکراسی سیاسی باید به‌مثابه مأموریتی باشد که عموم افراد آن را برعهده شناسند و آن وظیفه و مأموریت مثبت را نیروی فعاله و زنده ملت باید به مرحله اجرا در آورد.

نمی‌گویم ایجاد یک چنین دموکراسی سیاسی کارآسانی است. تنها نکته ای که نسبت به آن تاکید می‌کنم این است که در نظر ما ایرانیان آن حقیقتی که در دموکراسی سیاسی واقعی موجود است آنقدر پرارزش است که هر چه برای تحصیل آن صرف کنیم سزاوار خواهد بود.

اینک باید به مسئله دموکراسی اقتصادی عطف توجه نمود. بنظر من کشور ما در مورد دموکراسی اقتصادی نیز مانند دموکراسی سیاسی خط مشی مخصوصی که در خاورمیانه تازگی دارد اختیار کرده است. بحث درباره این خط مشی برای تفاخر و خودنمائی نیست بلکه بیان عملیاتی است که پیش چشم علاقه‌مندان واقعی قرار گرفته است و چیزی برای من مسرت بخش‌تر از آن نیست که رویه‌ای که ما برای پیشرفت کشور خود اختیار کرده‌ایم با روشی که سایر کشورهای واقع در این بخش گیتی پیش گرفته‌اند مورد مقایسه قرار گیرد.