ساختمان
سد سفیدرود هم در نزدیکی شهر رشت آغاز شده است. ارتفاع این سد بیش از ۱۰۵ متر است و پس از احداث ترعههای لازم به ۱۸۰،۰۰۰ هکتار زمین آب خواهد رساند و در حدود ۶۴،۰۰۰ کیلووات نیروی برق نیز تولید خواهد کرد. سدهای کوچکتری هم در چندین نقطه
دیگر از کشور احداث شده است. چنانکه در اواسط سال ۱۳۳۶ ساختمان سد رودخانه بمپور در مغرب ایرانشهر به
اتمام رسیده و اینک در حدود ۱۴۸۰ هکتار اراضی مزروعی بدینوسیله آبیاری میشود.
در نواحی سیستان نزدیک مرز پاکستان و افغانستان نیز دو سد احداث شده است که رویهمرفته
در حدود ۲۰،۰۰۰ هکتار زمین را آبیاری میکند و همچنین سدی در
حوالی گلپایگان ساخته شده است که ۲،۰۰۰ هکتار زمین از آب آن بهرهمند میگردد. سدهای کوچک
و متعددی نیز که در نواحی شمال شرقی استان آذربایجان احداث شده رویهمرفته ۱۸،۰۰۰ هکتار زمین را آبیاری مینماید و بازهم برای
ایجاد سدهای بزرگ و کوچکی دیگر در نقاط مختلفه کشور مطالعاتی در جریان است.
از
مسئله احداث سد مهمتر ایجاد وسایل حمل و نقل
و مواصلات نوین در کشور است و از همین جهت در بسط
و توسعه شبکه راه آهن جنب و جوش و فعالیتی شگرف به عمل آمده است. چنانکه
قبلا اشاره شد پیش از دوران سلطنت پدرم راه آهن در کشور ایران تقریباً وجود نداشت
و او با همت بلند خود با کمک مهندسین ورزیده بر دشواریها فائق آمده و راه آهن
سرتاسرى کشور را به وجود آورد
.
البته این راه آهن اصلی به منزله آغاز شبکه راه
ایران بود و اینک خطوط دیگری بر آن افزوده شده و میشود چنانکه همین عمل در
کشورهای مترقی گیتی متداول و معمول است و کالاهای سنگین و پرحجم بوسیله راه آهن
حمل و نقل میگردد.
سالهای
۱۳۳۶ و ۱۳۳۷ را باید دوران پیشرفت راه آهن ایران بشمار
آورد، زیرا در ظرف این دو سال ساختمان راه آهن جدید خاتمه پذیرفت که یکی راه آهن
تهران به تبریز به طول ۶۴۳.۶ کیلومتر و دیگری راه آهن تهران به مشهد به طول
۹۰۱.۰۴ کیلومتر است. در مورد راه آهن من نیز مانند
پدرم بسیار به احداث راه آهن علاقهمندم و باید بگویم که اثر اقتصادی و فرهنگی راه
آهنهائی که تازه کشیده شده زیاد بوده و نقاط کشور مرا به طرزی که تاکنون نظیر
نداشته به هم جوش داده است. سخن یکی از وزرای سابق مثال روشنی در این مورد است: وی
میگفت هنگامیکه وزیر کشور بوده با همه کوششی که برای پائین آوردن بهای خواربار و
مایحتاج عمومی داشته است موفقیت پیدا نمیکرده است. اخیراً پس از اتمام راه آهنهای
جدید روزی از کنار دکان خواربار فروشی در تهران میگذرد ومتوجه میشود که بهای
کالاها از میزانی که در دوره وزارتش میخواسته است برای آنها تعیین کند بسیار نازلتر
است و از صاحب دکان علت این تنزل را جویا میشود. وی در پاسخ میگوید علت آن معلوم
است و باید آن را نتیجه طبیعی راه آهن دانست. زيرا امروز مواد غذائی و سایر
کالاهای مورد نیاز مردم از مسافات بعید بسرعت
زیادتر و کرایه نازلتر به مراکز پرجمعیت میرسد و از آن مهمتر این است که برای
نقل و انتقال مردم عادی وسیله بسیار راحت و آسان و مطمئنی است. مثلا برای راه آهن
تهران به مشهد اداره راه آهن ترتیبی داده است که روزی یک قطارسریع السیر و یک قطار
عادی در ایاب وذهاب باشد. با این وصف ازدحام روزافزون مسافرین بقدری بوده است که
ناچار بر تعداد قطارها افزودهاند و این خود مايه مسرت است که میبینیم بسیاری از
مردم ایران که تاکنون به تهران نیامده بودند در اثر تسهیلاتی که در امر مسافرت
پدید آمده است به پایتخت آمدهاند و مردم تهران نیز در نتیجه مسافرت با فرهنگ
گرانبهائی که آثار آن در استانهای کشور که قلب حقیقی کشورند مشهود است آشنا گشتهاند.