میزان
سودی که به وامهای مزبور تعلق میگیرد از صدی چهار تا صدی شش در سال تجاوز نمیکند،
بدین ترتیب که طرحهای بزرگ از قبیل نساجی و قند سازی و کشف معادن چهار درصد و
سایر طرحها شش درصد بهره میپردازند. عزم راسخ من آن است که دیگر نگذارم بهرههای
سنگین اقتصاد کشور را فلج کند و اوضاع طوری باشد که بعضی از سرمایه داران طفیلی
حاصل زحمت کسانی را که به کار تولید مشغولند با گرفتن بهرههای سنگین تصاحب نکنند.
در
ظرف یک سال پس از اجرای برنامه وام صنعتی در حدود یکصد و پنجاه طرح جدید صنعتی در
رشتههای نساجی، قندسازی، مصالح ساختمان، مواد شیمیائی، مواد غذائی، پلاستیک،
مقوا، تختههای نازک و سایر مصنوعات معادن به مورد اجرا گذاشته شده و ساختمان چند
کارخانه که قبلا آغاز شده و صاحبان آن هزینه لازمه را از منابع دیگری تأمین
کرده بودند از هر جهت تکمیل گردید. قابل توجه آن است که درهمان سال اول پانزده
کارخانه عملا شروع به بهرهبرداری نمودند و محصولات انها که میگو، روغن نباتی،
منسوجات ریسمانی، نخ، پنیسیلین، اقسام داروها، اشیائی که از آلومینیم ساخته شده،
لولههای چدنی، قطعات سیمانی، یخ و مواد خام معدنی بود به بازار عرضه گردید و هر
سال محصول صنایع دیگر عرضه خواهد شد و در تجدید حیات صنعتی کشور سهم مهمی خواهد
داشت و ثابت میکند که مردم ایران نه تنها قادرند فنون غربی را با نیازمندیهای
خود تطبیق داده و آنچه را که مفید بدانند اقتباس کنند، بلکه میتوانند در این راه
سرعت عمل داشته باشند.
در
این فصل دورنمائی از تحولات کنونی کشور ایران نشان داده شده است. گاهی خارجیان
بهتر از مردم کشور ما میتوانند به این ترقیات و پیشرفتها توجه کنند زیرا آنها
بیش از ما به محسوسات مینگرند.
بسیاری
از خارجیان مجرب که اوضاع کشور ما را مشاهده کردهاند غالباً به من گفتهاند که در
سالهای اخیر در کمتر کشوری مانند ایران چنین تحولات شگرف ظاهری و معنوی مشاهده میشود.
کسانی که پس از پنج سال و حتی یکی دو سال دوری از ایران به کشور ما مراجعت میکنند
از تغییرات و تحولاتی که در مملکت روی داده به حیرت افتادهاند و ابراز این شگفتی
از راه گزافه گوئی و تملق نیست زیرا من خود نیز پس از بازگشت از مسافرتها همان
تغییرات را احساس و حقیقت اظهار آنها را استنباط میتوانم نمود.
در
کشورى مانند ایران ما که دارای آنهمه سوابق تاريخی و سنن باستانی است سرعت در
انجام تحولات و تغییرات اساسی و اجتماعی طبعا با بعضی دشواریها و مضیقهها همراه
است ولی این زحمات و دشواریها را باید برای اقتباس تمدن جدید غربی تحمل کرد. اما
من هرگز در نظر ندارم که میراث گرانبها و پرارزش باستانی خود را از کف بدهیم و
برعکس اعتماد و اطمینان دارم که بر ذخیره معرفت و تمدن کهن سال خویش، خواهیم افزود
و حتم دارم که دراثر پیشرفتهای اقتصادی مذهب و فلسفه و هنر و ادبیات و علوم و
صنایع ظریفه ما تجلیات بزرگتری خواهد یافت و رفاه و نعمتی که مردم عادی و معمولی
از آن برخوردار خواهند شد و لوازم زندگانی با آسایش را برای خویش فراهم خواهند دید
آنها را برای نمایش ذوق و هنر مجهزتر خواهد ساخت. از این پس دیگر ممکن نخواهد بود
که تنی چند با هزینه جمعیتی، صاحب نعمت بشوند بلکه همان چند تن نیز در پرتو سعادت
و رفاه عمومی از نعم حیات بهرهمند خواهند گشت.
وقتی
تمدن و هنر جدید را از روی کمال هوشیاری اقتباس و آنچه را برای ما ضرور است انتخاب
کنیم به هدف نهائی خود که دموکراسی حقیقی
و سعادت عمومی است نزدیکتر خواهیم شد و برای وصول به این هدف هر مرارتی را میتوان
با مسرت خاطر تحمل نمود.