چون کشور ما (باستثنای نواحی بحر خزر و
آذربایجان که به حد وفور از آب باران استفاده میکنند) در چشم خارجیانی که بآن نظر
سطحی میاندازند سرزمینی خشک و لمیزرع جلوه میکند از اینکه در احداث سدهای متعدد
اهتمام و کوشش فراوان داریم ممکن است از کار ما در شگفت آمده تصور کنند که ما به
کسی مانندیم که شربتخانهای بزرگ در خانه خویش میسازد ولی در آن هیچ مشروب یافت
نمیشود. نظیر همین فکر در مقالهای که در یکی از مجلات آمریکائی در باب سد کرج
انتشار یافته منعکس بود که از خواندن آن بیاختیار به خنده افتادم. نویسنده اظهار
کرده بود که سد کرج که برای توليد برق ساخته شده اقدامی بسیار مسرفانه و پرخرج است
و برق لازم را ممکن بود با هزینه کمتر بوسیله
ماشینهای بخار تولید کرد.
نویسنده
مقاله مزبور از مقصود و منظور اصلی ما در ایجاد این سد فرسنگها دور بوده است،
زیرا ما این سد را در ۵۶ کیلومتری تهران اساساً برای
آن ساختهایم که از رودخانه کرج آب مورد نیاز مردم پایتخت را که روز به روز وسیعتر
و پرجمعیتتر میشود تأمین نمائیم.
در
مقاله مزبور نیز اظهارنظر شده بود که در فصل تابستان رودخانه کرج مبدل به یک جوی
باریک میشود و احداث سد بر چنین رودخانهای کم آب جز ائتلاف وقت و پول نتیجه
دیگری نخواهد داشت. چقدر بموقع بود که نویسنده آن مقاله شخصاً حضور داشت و با چشم
میدید که در فصلی که آب رودخانه کرج به حداقل خود رسیده بود، یکی از دوستان من که
شناگر قابلی است و میخواست با شنا خود را از یکطرف آن به طرف دیگر برساند فشار آب
و عمق آن بدرجهای بود که وی را پیچانیده و مسافت زیادی به پائین رود راند.
این
رود کوهستانی وقتی به نزدیکیهای تهران میرسد بسیار پرآب است با وصف این اگر این
رودخانه آب کمی هم داشته باشد از درستی این اقدام ذرهای نمیکاهد زیرا برفهای
عظیمی که در کوهستانهای ایران و حتی درقسمتهای گرمسیر ایران میبارد در نتیجه ذوب
به رودخانهها سرازیر میگردد و هنگام بهار که برفهای کوهها بسرعت ذوب میشود
مدت چند هفته در رودخانهها سیلهای مهیبی جاری میگردد و غالباً مردم و مواشی را با خود میبرد. این
سیلابهای بهاری نه تنها به هدر میرود بلکه موجب خسارات مالی و اتلاف نفوس میگردد
و بدتر از آن اینکه چون صحاری ایران از بوتهها و نباتات صحرائی عریان است از یکطرف
سیل که جلوگیری ندارد و با شدت حرکت میکند خاک قابل زراعت صحاری را میشوید و قوت
زمین را میگیرد و از طرف دیگر باید به اندازه کافی آب ذخیره داشته باشیم که به
کار کشت و زرع بیاید. از همین جهت به احداث سدهائی اقدام شده است تا آب برفهای
ذوب شده کوهستانهای کشور را ذخیره کرده و در طول مدت سال بتدریج به مصرف کشاورزی
برسانیم و از حدوث سیل نیز جلوگیری کنیم و در عین حال از آن نیروی برق هم بدست
بیاوریم.
بتونریزی
سد کرج در اواسط سال ۱۳۳۷
آغاز گردید و برای میمنت این اقدام خیر مقداری پول مسکوک در اولین سطل حاوی بتون
ریختم. انتظار میرود که سد کرج که در حدود ۱۸۰ متر ارتفاع دارد در اواسط
سال ۱۳۴۰ از
هر جهت تکمیل و قابل استفاده شود.
آبی
که در پشت آن ذخیره میشود در درجه اول برای مصرف آب مشروب تهران است ولی پیش از
آنکه به طرف تهران سرازیر شود دستگاه مولد برق را به حرکت میآورد.
قوه
توليد این دستگاه متدرجاً به یکصد و بیست هزار کیلووات خواهد رسید.