اما
در سنوات اخیر که آموزشگاههای حرفهای تأسیس یافته است معلوم گشته است که این
مؤسسات مورد علاقهٔ فراوان دختران واقع شده و اگر فرصت مناسبی فراهم آید عده زیادی
از دختران ما از تعلیمات حرفهای استقبال خواهند کرد.
نظر
من این است که هر چه زودتر عده دانشآموزان دختر در مدارس ابتدائی با تعداد دانش
آموزان پسر برابر گردد و از همین جهت باید عده زیادتری از بانوان را به حرفه
آموزگاری راغب و شائق سازیم. البته در کشور ما وجود معلمین زن برای تدریس و تعلیم
دختران الزامی نیست و حتی در اغلب از دبستانهای ابتدائی و دانشگاهها کلاسها
بدون تفاوت و امتیاز جنسی وصرفاً از نظر تخصص هر یک از آموزگاران و معلمان تدریس
میشود ولی چون در قسمت متوسطه کلاسهای مختلط چندان معمول نیست برای مدارس دختران
نیازمندی ما به معلمان روزافزون است. طبق آماری که در دست است در حال حاضر یک
چهارم دبستانهای دولتی بطور مختلط اداره میشود ولی با ازدیاد دائم عده دختران
دبستان باید عده کثیری معلم زن آماده خدمت نمود و از همین جهت به عقیده من باید
عده دانشسراهای دخترانه را بسرعت افزایش داد که به نصف تعداد کلی این مؤسسات بالغ
گردد.
در
ضمن میل دارم در تأسیس دانشسراهای مختلط که دختر و پسر جوان با هم برای شغل معلمی
تربیت میشوند آزمایشی به عمل آید. یکی از فوائد اینگونه آموزشگاههای مختلط آن
است که برای زن و مرد جوان فرصت آشنائی و شناختن اخلاق یکدیگر فراهم میشود و اگر
این آشنائیها منجر به ازدواج گردد، زن و شوی میتوانند در دبیرستانهائی که در
قراء دوردست تشکیل میشود، دوش به دوش هم به کار تعلیم نوآموزان بپردازند و چون
هدفها و علاقههای مشترک دارند این وظیفه مقدس را با فراغ خاطر و آرامش روحی
انجام دهند.
با
نمو سریع دستگاه آموزش و پرورش ایران برای تجدید نظر در برنامههای تعلیمی و بالا
بردن سطح معلومات آموزگاران کار بزرگی در پیش ماست. معلومات بسیاری از آموزگاران
ما در حدود دوره شش ساله دبیرستان است و بسیاری از آنها این حد هم تحصیل نکردهاند.
وھرچند با احتیاج مبرمی که به آموزگار هست وجود معلمین کم معلومات از عدم آن به
مراتب مفیدتر است ولی برای اینکه فرزندان ما تربیت و تعلیم صحیح فرا بگیرند چارهای
نیست جز آنکه اقدامات شدید و دامنهداری در بالابردن پایه معلومات آموزگاران به
عمل آید.
یکی
از طرقی که برای ترقی سطح معلومات آموزگاران میتوان اتخاذ نمود تاسیس کلاسهای
تابستانی است و این روش اینک به مقام عمل در آمده است و باید دامنه آن را توسعه
بخشید. اما احتیاج مبرم ما به تربیت عده کثیری آموزگار است که به روش صحیح برای
این شغل آماده شده باشند و این کار تنها به این طریق صورتپذیر است که برای دبیری
دانشسراها افرادی ورزیدهتر و بهتر به کار مشغول باشند یعنی بوسیله دبیران
دانشمندتر آموزگاران بهتر تهیه کنیم.
دبیرانی که در دانشسراها
خدمت میکنند غالبا اشخاصی مجرب و ورزیده هستند ولی معدودی از آنها گواهی فراغ
تحصیل دانشگاهی دارند و از همین جهت باید دانشسرایعالی تهران را بسرعت توسعه دهیم
و بنظر من باید در هریک از دانشگاههای شهرهای دیگر نیز دانشسرایعالی تاسیس نمائیم.
از طرف دیگر آزمایشهائی که در بسیاری از کشورهای خارجی به عمل آمده نشان داده است که بهترین دبیران دانشسراهای
مقدماتی تنها از میان کسانی که تحصیلات عالیه را در دانشسرایعالی به پایان
رسانیدهاند بیرون نیامدهاند و از همین نظر باید جوانانی را که در سایر رشتههای
علمی و فنی و ادبی در ایران یا در کشورهای دیگر فارغالتحصیل شده و به روش تعلیم
و تربیت نیز آشنا هستند به این خدمت مهم فرهنگی بگماریم.