صفحات

جستجو در مندرجات کتاب

۱۳۹۶/۰۲/۱۹

(۱۵۶)



ازدیاد عده بانک‌های خصوصی در ایران تأثیر مطلوبی در امور معاملاتی کشور داشته است وهیچ دلیلی نمی‌بینیم که این بانک‌ها نیز مانند بانک‌های خصوصی امریکا و سایر ممالک مترقی وارد معاملات اعتبار کشاورزی با مبالغ زیاد نشوند. اما در مورد وام‌های کوچک کشاورزی همیشه باید دولت پیش قدم باشد و این فکر را که این‌گونه وام‌ها حتماً باید بدون هیچ‌گونه خسارت ناشی از تأخیر و عدم پرداخت، به خودی خود مستهلک گردد به دور اندازد. تشریفات و مخارج اداری و نظائر آن که به هر وامی تعلق می‌گیرد مساوی است و کمی و زیادی مبلغ وام تأثیری در آن ندارد و وقتی مبالغ مختصری با بهره بسیار نازل به چندین هزار نفر زارع داده می‌شود تحصیل سود یا اقلا جبران هزینه‌هائی که به این وام‌ها تعلق می‌گیرد هرگز امکان پذیر نیست.

البته من معتقد نیستم که کسی باید از پرداخت یا استهلاک دین خود امتناع کند ولی عقیده دارم که هر چند تمام وام گیرندگان قروض خود را در موعد مقرر تصفیه کنند باز اگر منظور پیشرفت و موفقیت این مؤسسات در خدمات اجتماعی باشد دولت باید بخشی از هزینه آنها را همواره تعهد نماید. چنان‌که این روش در کشور امریکا و سایر ممالک مترقی دیگر نیز معمول است.

چهارمین احتیاج بزرگ کشاورزی ما آب است زیرا ایران تقریباً کشوری خشک به قلم می‌رود و مسئله تأمین آب دائماً فکر عموم را به خود مشغول داشته است.

منبع عمده آب کشور ما برف‌های کوهستان است و هرچند این مطلب کیفیت تناقض دارد ولی باید گفته شود که مقدار آبی که از ذوبان برف به دست می‌آید بیشتر از احتیاج ماست و دشت‌ها و کوه پایه‌ها نیز از آب باران و برف بی‌بهره نیستند. مایه اصلی اغلب رودخانه‌های کشور آب برف و سرچشمه آنها در کوهستان‌های ماست که بطورکلی در داخله کشور واقعند و این وضع با کشورهای دیگر مانند مصر فرق دارد زیرا آب مورد احتیاج مصر از رود نیل تأمین می‌شود که سرچشمه آن در خارج از کشور است و در حقیقت آب یکی از واردات مهم مصر به شمار می‌رود.

ذخایر آب کشور را دو عامل مختلف که لازم و ملزوم یکدیگرند به هدرمی‌دهد اول آب‌بردگی خاک است که هم علت کم آبی و هم نتیجه کمی آب در مواقع ضروری است. زیرا کوهستان‌های ما اغلب از بوته و گیاه عریان است و آبی که در بهار از آنها سرازیر می‌شود چون به مانع برخورد نمی‌کند بسرعت جریان پیدا می‌کند و خاک کوهسار‌ها و دشت‌ها را شسته و با خود می‌برد. عدم توجه و استفاده نادرست از مراتع و چراگاه‌ها و قطع درخت‌های جنگلی نیز به این وضع کمک می‌کند و در نتیجه ذخائر آب کشور کاملا مورد استفاده قرار نمی‌گیرد.

دوم شور بودن آب است زیرا آب‌هائی که زمین‌های مزروع را مشروب می‌کند همان آب باران است که در عبور از روی اراضی مقداری نمک به آن آغشته می‌شود. بعلاوه در اغلب اراضی شوره زیرزمین موجود است که اگر بیش از حد لزوم آب در آنها راکد بماند و زهکشی زمین به ترتیب صحیحی انجام نیافته باشد، نمک زیرزمین به سطح رخنه یافته و به زراعت آسیب فراوان می‌رساند.  شوره‌ای که بدین کیفیت سطح اراضی را فرا می‌گیرد در بعضی از نقاط دنیا از جمله ایالات متحده آمریکا و ایران موجب آن شده است که قسمتی از اراضی غیر قابل کشت بماند. ولی اغلب این‌گونه اراضی را می‌توان دوباره برای کشت و زرع آماده ساخت بدین طرز که مقدار معینی آب از يك سمت روی این اراضی می‌اندازند تا نمک موجود درسطح را در خود آغشته سازد و از سمت دیگر زمین خارج شود و برای اطمینان به موفقیت ممکن است قبل از انداختن آب زمین را شیار کرد یا وسائل دیگر به کار برد. هزینه زه‌کشی زمین شاید کمتر از هزینه آبیاری آن نباشد ولی خرج بسیار مفید و بجائی است. اغلب خاک کشور ما دارای خلل و فرج زیاد است و همان زه‌کشی ساده و معمولی برای حصول نتیجه کافی است بشرط آن که آبیاری صحیح در آن صورت گیرد. آبیاری‌هائی که از طریق علمی انجام می‌گیرد هم زمین را از صدمه نمک حفظ می‌کند و هم اگر در گذشته در اثر بی‌مبالاتی معایبی دیگر در خاک راه یافته باشد از میان خواهد رفت.