کارکردن
با جوانان ممکن است یکی از دلپذیرترین و نشاطبخشترین مشاغل حیات باشد، اما بدان شرط
که اندیشه تهیه کفش و کلاه برای فرزندان مایه نگرانی و پریشانی حواس معلم نباشد و
آسایش خاطر وی را نابسامانی مادی برهم نزند.
برای
توفیق در برنامه توسعه تعلیمات متوسطه فنی و کشاورزی یکی از ضروریات آن است که آن
فکر نادرست و نحیفی که قبلا بدان اشاره کردهام از مغز قاطبه افراد کشور ما خارج
شود و همه کس به این حقیقت ایمان پیدا کند که کارهای دستی وخلاق هرگز مایه ننگ و
عار نیست.
کودکانی را میشناسم که وقتی میبینند پدرشان با
بیل و کلنگ کار میکند احساس سرافکندگی و شرمساری مینمایند. بسیاری دیگر پوشيدن
لباسی که برای خدمات اداری مناسب است و داشتن کیف کاغذ را که معمولا در دست مأمورین
دولت میبینند (بدون آنکه اصلا به فکر محتویات آن باشند) بهترین آرزوهای خود میشناسند
و با سرسختی بسیار از کار دستی گریزان و به این خیالند که در یکی از ادارات دولتی
به خدمت وارد شوند و بدان وسیله کسب آبرو و شخصیت کنند.
کودکان
در محیطی که بزرگتران آنها و مخصوصاً آنها که استطاعت مادی دارند ایجاد نمودهاند
به این افکار و پندارها آشنا شده و چون در تقلید توانائی مخصوصی دارند آن را
اقتباس کردهاند و شک نیست که افکار این مردم بکلی با طرز فکر جهان امروز در دنیای
علم و صنعت که میدان کوشش و تلاش است مباین و متفاوت است. نتیجه این شده است
که روزی که جوان به دبیرستان وارد میشود از تصور اینکه دست و بازو را به مدد مغز
خویش به کار اندازد نفرت دارد و کشور را از نیروهائی که باید برای ترقی و پیشرفت
آن خدمت کند، محروم میسازد.
به
نظر من یکی از نکاتی که آمریکائیانی که به ایران آمدهاند مورد توجه جوانان
قراردادهاند رعایت اصول اخلاقی است ولی از آن مهمتر آن است که احترام به کارهای
دستی را که از علل پیشرفت و ترقی کشور
آمریکا است به دیگران یاد داده و مأمورین اصل چهار نیز همین رویه پسندیده را دنبال
نمودهاند و اثر سرمشقی که به جوانان ما دراین موارد دادهاند در تغییر طرز فکر
آنان و متناسب ساختن آن با اوضاع عصر امروز کم کم مشهود گردیده است. ایجاد مدارس
نوین برای تعلیم امور اداری نیز یکی دیگر از نیازمندیهای ما است. به نظر من
بسیاری از کشورهائی که در حال توسعه و پیشرفت هستند با کمبود کارمندان مجرب و
ورزیده برای خدمات اداری مانند ماشین نویسی و منشیگری مواجهاند و در کشور ما این
کمبود بخوبی محسوس است و از همین جهت از مؤسسه علوم اداری که وزارت فرهنگ تأسیس
نموده است کمال مسرت را دارم. در این آموزشگاه پانصد نفر مرد و زن جوان در کلاسهای
روزانه یا شبانه در رشتههای مختلفی مانند ماشین نویسی فارسی و لاتین، تند نویسی،
زبان انگلیسی، بازرگانی و اداری، بایگانی، تعهد اموراداری و تهیه گزارش مشغول
تحصیل هستند.
بعضی
از دانشجویان در یک یا چند رشته تحصیل میکنند و دیگران که تمام برنامه سه ساله آن
را فرا میگیرند به درجهٔ لیسانس نائل میشوند. عدهای از آنان خود را برای تدریس
رشتههای مربوط به امور اداری و بازرگانی در دبیرستانها حاضر میکنند و خود
دستگاه غذاخوری و سایر تفریحات را با دستیاری یکدیگر فراهم ساخته و محیطی دلپذیر
در این آموزشگاه به وجود آوردهاند.
در
دبیرستانهای شهرهای بزرگ رشتههای مربوط به امور بازرگانی و اداری تدریس میشود و
این برنامه را در تمام شهرستانها تعمیم خواهیم داد.