برای تعمیم و تسریع در
امر تحصیلات دبستانی و ابتدائی باید تاکید کنم که مردم محل و والدین و دانشآموزان
باید دامن همت به کمر بزنند و در اجرای این امر خیر جدیت کنند و ابتکاراتی به خرج
دهند. سابقا اساس روش فرهنگی ما در تمرکز امور اداری و تعلیماتی در تهران بود و از
همین جهت برای بیدار ساختن افراد نقاط مختلف کشور به دستیاری با
دولت در این خدمات اساسی توفیق حاصل نمیگشت. در صورتیکه امروز سرتاسر ایران مردم
به اهمیت فرهنگ و ارزش آن ایمان دارند و در بسیاری از دهکدهها و قصبات ایران مردم
کشاورز با کمال میل و رغبت حاضرند که از هزینه خوراک خویش بکاهند و وسائل تأسیس
دبستان را در دهکده خویش فراهم کنند تا فرزندانشان از نعمت دانش بهرهمند گردند.
از
آن زمان که ما از غیرت و همت مردم هوشمند کشور در این امر مهم استمداد کردهایم
دیری نگذشته است و امروز در بسیاری از نقاط طبق روشی که در کشورهای مترقی معمول
است انجمن خانه و مدرسه ایجاد شده است. با وصف این برای کشوری مانند ایران که در
راه توسعه و ترقی افتاده است باید از این حد هم فراتر رفت. در فصل هشتم نظر خود را
درباره همکاری مردم با دولت درامر فرهنگ و بهداشت وسایر امور عامالمنفعه اظهار
داشتهام و در این مقام باید در این نکته تأکید کنم که برای ساختمان مدارس وزارت
فرهنگ باید نقشههای صحیح و مطابق مقتضیات و نیازمندیها و آب و هوای هر محل تهیه
کند و آنچه از مصالح و تجهیزات که در محل تهیه آن ممکن نیست فراهم سازد و نظارت
امور ساختمانی را تعهد نماید و کشاورزان محل، یا اگر دهکده متعلق به یکنفر است
مالک آن قریه، زمین و مصالح قابل تهیه در محل و کارگر لازم را فراهم نمایند.
چنانکه
اخیراً به ثبوت رسیده است مدارسی که برای ایجاد آن دولت و مردم با یکدیگر همکاری
میکنند در قطعه زمینی که در دهکدهها بدون مصرف افتاده بود بسرعت ساخته میشود و
من آن روزی را در برابر دیدگان باطن خویش
میبینم که تمام مدارس ما جز دبیرستانهای بزرگی که در شهرستانها باید
ایجاد شود به همین ترتیب ساخته و پرداخته گردد.
اینک
باید دید پس از آنکه ساختمان مدارس به شرح فوق به اتمام رسید به چه وسیله و به دست
چه اشخاصی باید نگاهداری و اداره شود؟ در یکی از قراء کوچک حومه تهران دبستان
مختلط ابتدائی دولتی کوچکی وجود دارد که با حسن سلیقه معماری ساخته شده و دارای
چندین کلاس درسی و کارگاه است که دختر و پسر در آنها به آموختن حرفههای مختلف
مانند نجاری و نساجی مشغولند. این دبستان یک محوطه برای بازی والیبال وزمین نسبتا
وسیعی برای سایر ورزشها دارد و هر چند یکنفر مستخدم همیشه در آن دبستان مقیم و
مشغول خدمت است ولی قسمت عمده نظافت و نگاهداری ساختمان و زمینهای بازی برعهده
کودکان است. از این گذشته وقتی آدم به این دبستان وارد میشود چشمش به باغچه پر از
گلی میافتد که اطراف مدرسه را مزین کرده و در قسمت عقب آن زمینی است که برای سبزیکاری
اختصاص یافته است و آن باغچههای گل و این زمین را کودکان دبستان به وجود آوردهاند.
در محوطه دبستان بناهای خوشسلیقه و سادهای هم برای آموزگاران ساخته شده و بدین
ترتیب دشواری تهیه مسکن برای خدمتگزاران فرهنگ را که مورد ابتلای بسیاری از آنها است
مرتفع ساخته است.
این
ساختمان ساده و مجهز در اثر علاقه یکی از وزرای سابق فرهنگ بوجود آمده است که خود
در آن دهکده مقیم است و شک نیست که نظائر آن را میتوان در سایر نقاط فراهم ساخت.
شرکت
کودکان در کارهای دبستانی گذشته از آن که خود یک نوع آموزش بسیار سودمندی خواهد
بود نتیجه دیگری نیز دارد و آن، این که وجوهی را که بدین کیفیت از هزینههای دیگر
صرفهجوئی میشود میتوان به مصرف بنای دبستانهای دیگری رسانید.