در فصول قبل از تلاشهای بی نتیجه محمدعلی شاه
که با تقویت روسها برای بر انداختن مشروطیت به عمل میآورد سخن رفته است. بعضی از
روحانیون محافظه کار مخالفت خود را با اصلاحاتی که حکومت دموکراسی جدید میکرد
ادامه دادند و مشروطهخواهان نیز به دستههای متعددی تقسیم شده و با یکدیگر به
مخالفت پرداختند. ولی عدم لیاقت و سهلانگاری و گشادبازیهای قاجاریه و وظیفه ناشناسی
سلاطین قاجار و تسلیم محض آنها در برابر بیگانگان از سایر عوامل وخیمتر بود و با
این کیفیت وضع کشور ما روز به روز خطرناکتر میگشت تا اینکه بالاخره پدرم برای
پایان بخشیدن به آن اوضاع وارد میدان عمل گردید.
چنانکه ذکر شد در هنگامیکه پدرم ریاست هیئت
وزیران را داشت و پس از آنکه سلطنت سلسله پهلوی را تأسیس نمود قدرت مجلس را تضعیف
کرد ولی از طرف دیگر در استقرار مبانی دموکراسی در ایران سهمی بزرگ
داشت. وی نخستین کسی است که مطابق با اوضاع عصر جدید به ترتیب عملی، دولت و مذهب
را از یکدیگر تفکیک نمود.
وی مقامات روحانی را از کسی نگرفت و برعکس در
دوران سلطنت وی طبق قانون اساسی مذهب اسلام دین رسمی کشور بود ولی طبق همان قانون
اساسی قدرت قضائی را از روحانیون گرفته و به دست دولت سپرد.
همچنین در زمان پدرم قسمت عمده مداخلات مقامات روحانی
در آموزش و تعلیم مردم قطع شده و وظیفه تعلیم و تربیت برعهده دولت قرار گرفت. وی
روحانیون محافظه کار سابق را وادار ساخت که ازمخالفت خود با آزادی زنان دست
بردارند و روحانیون را مجبور ساخت که همّ خود را منحصراً به امور مذهبی که مفهوم
واقعی وظیفه روحانی است مصروف نمایند.
اعلیحضرت
فقید بوسیله اصلاح تشکیلات دولتی اساس دموکراسی را در ایران تقويت نمود. در دوران
قبل از مشروطیت کارها بوسیله صدراعظم انجام میگرفت و این شخص تمام اوقات خود را
درحضور سلطان میگذرانید. وی در مداهنه وچاپلوسی استاد بود و اگر شاه از وضع ارتش
پرسشهائی میکرد صدراعظم به وی اطمینان میداد که نیروی ارتش توانائی آن را دارد
که بدون استعانت غیر، نیروی متحد کلیه کشورهای دیگر را تارومار کند،هرچند در حقیقت
تشکیلات ارتش جز نام چیز دیگری نبود و دولت برای حفظ سرحدات ناچار بود به نیروهای
چریک و افراد ایلات متوسل شود. مناصب مهم لشکری افتخاری و بدون حقوق و موروثی بود
و احیاناً طفل نوزادی ممکن بود درجه سرتیپی داشته باشد. چند وزیر تحت حکم صدراعظم
به کار مالیه و امورخارجه میپرداختند. وزراء ظاهراً حقوق داشتند ولی در حقیقت
وقتی به مقام وزارت منصوب میشدند و خلعت میپوشیدند باید پیشکشی که قیمتش از جمع حقوق
سالانه آنها زیادتر بود به شاه تقدیم کنند.
وزارتخانه در منزل خود وزیر بود و احیاناً ممکن
بود که آشپز وی به ریاست دفتر تعیین گردد. بقیه اعضای وزارتخانه نیز از بین
مستخدمین خصوصی و محارم وزیر انتخاب میشدند و حقوق آنان را از کیسه شخصی خود میپرداخت.
وی ناگزیر
بود که عده زیادی از ارباب رجوع و حاشیهنشینان وسایر متقاضیان را در سر سفره خویش
بپذیرد و از همین جهت هزینه سفره وی بسیار گراف بود.
ولات و
حکام استانها و شهرستانها را خود شاه انتخاب میکرد. معمولا مقام والی و حاکم یا
موروثی بود یا شاه در مقابل پیشکشهای گزاف آن مشاغل را بطور مزایده به اشخاص
واگذار میکرد. مردم ثروتمند حاضر بودند که برای آنکه چنین مناصبی به آنها تفویض
شود مبالغ هنگفتی بپردازند زیرا در عین آنکه مجبور بودند مبلغ معینی بعنوان مالیات
حوزه مأموریت خود به خزانه شاه برسانند هرچه بیش از آن وصول میکردند به جیب
خودشان میرفت.