مثلا
علوم جديد نه تنها طرز مبارزه با مالاریا را به مردم آموخته است بلکه بوسیله
انتشار فیلمهای علمی و رادیو وسایر کلاسهای درس مردم را به جلوگیری از این مرض و
حفظ خود و فرزندانشان برانگیخته است. بدینجهت یکی از اصول برنامه من در اشاعه
دموکراسی استفاده کامل از علوم و فنون جدید است.
برای
سهولت و توضیح باید بگویم که در نظر من دموکراسی نوین به طرزی که مورد نیاز کشور
ماست شامل سه قسمت است:
قسمت
اول -- دموکراسی سیاسی و اداری
قسمت
دوم -- دموکراسی اقتصادی
قسمت
سوم -- دموکراسی اجتماعی
اینک
هر یک از این قسمتها را با آن مفهومی که من برای آنها قائلم توضیح خواهم داد:
درباره
دموکراسی سیاسی ایران باید گفته شود که قانون اساسی ما از قانون اساسی بلژیک
اقتباس شده و حکومت مشروطه را با سنت قدیمی سلطنت درهم آمیخته و مشروطه سلطنتی را
برقرار نموده است.
قانون
اساسی امروز ما از قانون اساسی اولیه مصوب ۱۲۷۵ هجری قمری و متمم آن و چند
اصلاحی که در ۱۳۳۶ در آن به عمل آمده و به تصویب رسیده تشکیل
یافته است.
در
قانون اساسی تشکیل مجلسین شورا و سنا پیشبینی شده است. مجلس شورای ملی دارای
دویست نماینده است وهرگاه جمعیت مملکت افزایش یابد به همان نسبت بر تعداد
نمایندگان نیز افزوده خواهد شد. این عده برای مدت چهار سال به سمت نمایندگی انتخاب
میشوند و از اقلیتهای مذهبی نیز نمایندگانی (از طرفی ارامنه دو نفر، کلیمیها یک
نفر، زرتشتیان و آسوریها هر کدام یک نفر) انتخاب میشوند که جزو این عده دویست
نفری هستند و هرگاه جمعیت این اقلیتها را نسبت به جمعیت کشور بسنجیم تعداد
نمایندگان آنها به تناسب بیشتر است.
نمایندگان
مجلس شورای ملی از هفتاد و هشت (۷۸) حوزه
انتخابیه برگزیده میشوند و کلیه افراد ذکور ایرانی که به سن ۲۱ سالگی رسیده باشند
(باستثنای اعضای خاندان سلطنت و اعضای ارتش و مجرمین) میتوانند در انتخابات شرکت
نموده و آزادانه رأی بدهند. البته عده کثیری از دادن رأی
خودداری میکنند ولی با توسعه روز افزون فرهنگ تعداد رأی دهندگان پیوسته رو به
افزایش است.
مجلس
سنا مرکب از شصت نفر سناتور است که نصف آنها
از تهران و نیم دیگر از شهرستانها برگزیده میشوند.
پانزده نفر از هر قسمت انتصابی هستند بطوریکه جمعاً سی نفر از طرف خود من به
سناتوری منصوب میشوند.
مدت نمایندگی سناتورها عموماً شش سال است ولی
در پایان سه سال اول دوره اجلاسیه سنا، نصف آنها به حکم قرعه بر کنار میشوند، و
به جای آنها نمایندگان جدیدی انتخاب و یا منصوب میگردند و پس از آن در دورههای
اجلاسیه بعد در پایان هر سه سال سناتورهائی که دوره شش ساله آنها پایان یافته خارج
میشوند. کلیه لوایح باستثنای لوایح مربوط به بودجه و مالیات (که تصویب انها از
وظایف خاصه مجلس شورای ملی است) باید به تصویب دو مجلس برسد و هنگامی بصورت قانونی
در میآید که از طرف من توشیح گردد. طبق قانون اساسی من در لوایح مالی حق «وتو»
دارم. بدینمعنی که اگر اصلاح بعضی لوایح را ضروری بدانم میتوانم آن را برای
تجدیدنظر به مجلس شورای ملی اعاده دهم، ولی نمایندگان میتوانند این وتو را رد
کنند و هرگاه سه ربع نمایندگان حاضر در جلسه لایحهای را که به مجلس اعاده شده
مجدداً تصویب کنند باید آن را به همان صورت قبلی توشیح نمایم. یکی دیگر از
اختیاراتی که قانون اساسی به من تفويض کرده حق انحلال مجلسین است. ولی باید علت
تصمیم به انحلال را اعلام کنم و نمیتوانم یک علت را برای انحلال مجلسین بیش از یک
بار بکار برم و باید فوراً فرمان انتخابات جدید را صادر نمایم بطوریکه مجلس یا
هردو مجلسی که منحل شده است درظرف سه ماه تشکیل گردد.