دانشگاه
باید یک مؤسسه کاریابی نیز به وجود آورد و به دانشجویان در دوره تحصیل کمک و
مساعدت مالی که برای پیشرفت کار علمی آنها ضروری است بنماید.
جوان
ایرانی را میشناسم که در دوران تحصیل خود در آمریکا هر تابستان در یک کارخانه
اتومبیلسازی شهر دیترویت کار میکرد و کارش سوار کردن قطعات مختلف و محکم کردن
پیج و مهرههای لوله دودکش اتومبیل بود. و در ضمن به طرز اداره صنایع بزرگ امروزی
نیز آشنا گشت و امروز که در سازمان برنامه متصدی شغل بامسئولیتی است ازاطلاعاتی که
بدین نحو فراگرفته استفاده شایان میکند.
روزی که این جوان به ایران بازگشته بود و از
کارهای دستی که در کارخانه در مقابل دریافت دستمزد انجام داده بود برای آشنایان
خویش حکایت میکرد، به وی گفته بودند سخن گفتن درباره اینگونه کارها از احترام و
آبروی شخص میکاهد، ولی او به این نصایح ابلهانه توجهی نکرده و همواره از اینکه به
مدد دست و بازوی خویش وضع مالی خود را گشایش بخشیده مباهات میکند و ذکر آن را
مایه سربلندی خویش میداند.
در ایران نیز دانشجویان دانشگاه مانند محصلین
سایر مراکز علمی جهان برای خوراک و مسکن و سایر هزینههای ضروری خود دچار اشکالند
و کارهائی که در تابستان در خارج دانشگاه پیدا میکنند و یا دانشگاه در تعطیلات در
برابر دستمزد به آنها رجوع مینماید هم کمکی به معاش آنها میکند و هم برای آنها
یک نحو آزمایش سودمندی است و این رویه را باید تعقیب نمود. همچنین میل دارم روشی
که در آمریکا معمول است و دختر و پسر جوان در ضمن دوره تحصیل خویش در دانشگاه با
یکدیگر ازدواج میکنند مورد توجه قرار گیرد. کراراً مشاهده شده است که دانشجویان
دختر و پسری که با یکدیگر عروسی کردهاند در ضمن گذراندن دوره ليسانس مشاغلی دارند
و پس از دریافت این شهادتنامه دختر شغل خویش را حفظ میکند و پسر به تحصیلات فوق
لیسانس میپردازد و رشته تحصیلی را ادامه میدھد.
آخرین نکته ای را که باید مورد توجه قرار داد
مسئله فعالیتهای فوق برنامه دانشجویان است. در بازدیدی که از دانشگاههای مختلف
امریکا به عمل میآوردم چیزی که بسیار جلب نظر میکرد کانونهای دانشجویان بود. در
این مجامع دانشجویان با دوستان خود گرد آمده و وقت را به خواندن کتاب و بازیهای
متنوع و موسیقی و مباحثات گوناگون میگذرانند و اغلب سازمانهای مشورتی و کاریابی
دانشگاهها نیز در همین مراکز استقرار یافته است. دانشجویان این قبیل انجمنها را
محل انس و ارتباط معنوی یافته و مانند کانون خانواده به آن علاقه دارند و میل من
آن است که چنین مراکزی در کلیه دانشگاههای ما نیز به وجود آید. آرزوی دیگر من آن
است که حیات معنوی و دینی را در محیط دانشگاه نیرومند نمائیم. برای اجرای این نیت
چند سال پیش دستور دادم که در محوطه دانشگاه تهران مسجد باشکوهی ساخته شود و این
مسجد که به سبک جدید معماری ساخته خواهد شد دارای رواقهای سایهدار و گلگشتهائی
خواهد بود که دانشجویان بتوانند گردهم آیند و از فضای با روح آن کسب ذوق و معنویت
کنند.
من به آینده دانشگاههای جدیدالتأسیس استانها
که بعضی از آنها اصل آزمایش و تجدید روش تعلیم و تربیت را بطور رضایت بخش به موقع
اجرا گذاشتهاند امیدواری زیاد دارم و با این فکر غلط که استادان ایرانی از نظر
حفظ مقام علمی و ادبی خود نباید از تهران خارج شوند و به دانشگاههای شهرستانها
بروند سخت مخالفم زیرا جوانی و نیروی حذاقت این
مراکز جدید علمی و ادبی میدانهای مناسبی برای کسب شهرت علمی است و برای کسانی که
به این عقیده سخیف موافق نباشند و از ترک پایتخت اندیشه نداشته باشند مجال ترقی
فراهم است.