صفحات

جستجو در مندرجات کتاب

۱۳۹۶/۰۲/۱۹

(۱۸۷)



در نظر من این عبارت سعدی با اصول اخلاقی و روش زندگانی صحیح سازگار نیست زیرا دروغگوئی نه تنها برخلاف صریح مذهب ما است بلکه عملی است که به حساب زندگی نیز بی‌ثمر و بی‌نتیجه است. دروغ اخلاقاً مذموم و عرفاً احمقانه است زیرا برای پوشیدن هر دروغ دروغ‌های دیگر لزوم پیدامی‌کند و این اکاذیب مانند زنجیرهائی دست و پای آدم را می‌بندد و مستأصل می‌سازد.

از طرف دیگر راستی، چنان‌که یکی از صحابه پیغمبراکرم نشان داد و در آغاز این فصل به آن اشاره رفت، موجب نجات آدمی و شکست دشمنان است. صدق مایه آسایش وجدان و فراغت از گزند نوائب است و برای ملل و اقوام موجب پیشرفت و ترقی است زیرا اساس حیات اجتماعی را بر اعتماد و اطمینان افراد نسبت به یکدیگر قرار می‌دهد.

خانواده‌های ایرانی خصائص و صفات بسیار ممتاز دارند و مسافران خارجی همیشه به پیوستگی بسیار مستحکم خانواده‌ها که نه تنها شامل افراد درجه اول از مادر و پدر و فرزندان می‌شود بلکه  سایر افراد مانند عمو و دائی و خاله و داماد و اقارب دیگر را شامل است اشاره کرده‌اند. زندگی خانوادگی در کشور ما بیشتر در خانه بین خویشاوندان و اقوام و اقارب می‌گذرد و با همه لطف و صمیمیتی که در میان آنها حکم‌فرما است باید گفت که نسبت به کودکان توجه و عنایتی شایسته نمی‌شود. گاهی پدران دختران خود را بیشتر مورد نوازش قرار می‌دهند و زمانی مادران به پسران خویش بیشتر توجه و عطوفت نشان می‌دهند و در عین‌حال آن ارتباط معنوی که باید برای حسن تربیت کودکان بین پدر و مادر و فرزندان موجود باشد دیده نمی‌شود.

در بسیاری از خانواده‌ها حس مسئولیت فردی و اجتماعی را در نهاد اطفال نمی‌پرورانند و ذهن خردسالان را آماده نمی‌کنند که برای آینده خود برنامه داشته باشند و هوش و استعداد مغزی و بدنی خویش را به کار اندازند و کار مخصوصی را برای اشتغال خاطر دنبال کنند و از طبیعت و آثار بدیع آن آگاه شوند و خود به مشاهده و آزمایش بپردازند. از نظر آن‌که بین والدین و فرزندان اعتماد متقابل موجود نیست به حکم غریزه در ذهن آنها واهمه بی‌پناهی ایجاد می‌شود و وضع خود را نامطمئن تصور کرده طبعاً نسبت به وضع دیگران و سایر افراد خانواده بی‌اعتنا و لاقید می‌شوند. هرگاه کودکی اتفاقاً چیزی را بشکند ممکن است بجای آن‌که مسئولیت آن را برعهده بگیرد به دروغ متوسل بشود. و عجب آنکه روستازادگان که خویشتن را در کار کشت وزرع وسایر امور کشاورزی با بزرگان شریک می‌دانند بطور طبیعی از کودکانی که وضع اجتماعی و اقتصادی خانواده آنها بهتر و مرفه‌تر است در ابراز سجیه راستگوئی پیش‌ترند.

از نظر عشق و علاقه ای که به ترقی و سربلندی ملت ایران دارم حق این است که درباره تربیت نسل جوان و نیازمندی‌های آنان بی پرده و صریح به ذکر نکاتی چند بپردازم در کشور ما والدین مخصوصاً در پرورش و تربیت فرزندان خود مسئولیت برعهده دارند ، کودکان ایرانی باید احساس کنند که عشق مادر در زندگانی پشتیبان اوست و آغوش پر محبت وى همواره ملجاء حفظ و پناهگاه اوست در دنیای کوچکی که ویژه اوست مادر و چند تن دیگر برای او و آسایش او دامن ھمت به کمر زده وهر وقت اراده کند می‌تواند در شدائد و دشواری‌های حیات به مادر پناه آورد و هیچ‌وقت خود را از مهر و عطوفت وی دور نخواهد یافت.

اگر از سوءتصادفی مادر کودکی فوت کند باید دیگری غذای روح کودک را که چیزی جز عشق ومحبت نیست فراهم سازد و به همین دلیل اساسی وجود پرورشگاه‌ها و یتیمخانه‌ها در نظر من حائز اهمیت بسیار است چنان‌که در فصل هشتم ذکر توسعه و ازدیاد و تکمیل آنها را از واجبات شناخته‌ام.