درباره
برنامه هفت ساله اول و علل عدم موفقیت آن از جهات سیاسی و آغاز برنامه هفت ساله
دوم که بیشتر با موفقیت توأم بود اشاره کردهام. بیشتر طرحهائی که درفصل
پیش ذکری از آنها رفت نتیجه اجرای این برنامه هفت ساله دوم است ولی با آنکه کارهای
بسیار صورت انجام یافته است ولی من هنوز چنانکه باید راضی و خرسند نیستم زیرا که
هرچه روش کار را بیشتر اصلاح کنیم اقدامات دامنهدارتری را در مدتی کمتر به اتمام
توانیم رساند.
برای
تعهد این مهم ایجاد یک دستگاه مجهز به منظور تهیه طرحهای اقتصادی و تلفیق آنها با
یکدیگر ضرورت داشت و از همین جهت شورای عالی اقتصاد را برای این خدمات تاسیس
نمودم. این شورا که ریاست آن با نخستوزیر است با عضویت عدهای از وزیرانی که
کارشان با توسعه اقتصادی کشور ارتباط دارد و مدیرعامل سازمان برنامه و مدیرکل بانک ملی ایران تشکیل یافته است. سازمان اداری
این شورا تحت ریاست دبیرکل شورا که در سال ۱۳۳۷ به مقام قائم مقامی نخستوزیر ارتقاء یافت
انجام وظیفه میکند. جلسات شورا اغلب در حضور من تشکیل میگردد و طرحهای توسعه
اقتصادی را بررسی نموده و اجرای آن را به وزارتخانه و مؤسسات مختلف مملکتی به
تناسب نوع طرحها واگذار و در حسن اجرای آنها نظارت مینماید.
شورای عالی اقتصاد در تسریع اجرای برنامههای
توسعه و ارتباط و همآهنگی طرحها با یکدیگر خدمات سودمندی انجام داده است. به موازات
این اقدام در سال گذشته نیز باکمک متخصصین خارجی یک دفتر اقتصادی در سازمان برنامه
تأسیس گردید. این دفتر که از متخصصین ایرانی و خارجی تشکیل یافته و مشغول یک سلسله
مطالعات اقتصادی برای حسن اجرای برنامه هفت ساله دوم است، وظیفه مهمتر دیگری نیز
دارد و آن تهیه طرح برنامهٔ هفت ساله سوم ما است. ناگفته نباید گذاشت که هر چند
برنامه هفت ساله دوم یعنی برنامه فعلی ما محسنات بسیار دارد ولی در نظر دارم که در
یک مورد اساسی در آن اصلاح به عمل آورم و آن مسئله موعد انجام طرحها است. در
قانون برنامه هفت ساله دوم مانند برنامه اول طرحهای وسیع و کلی کشاورزی و کارهای
مربوط به آن و وسایل نقلیه و مواصلات و صنایع و معادن تعیین شده و مقرر گشته است
که در ظرف هفت سال در حدود معینی مبالغی صرف انجام آنها گردد ولی در هیچیک از این
دو قانون مدت قطعی برای تکمیل و اجرای هر طرح
معلوم و مصرح نگشته است.
عدم
تعیین مدت قطعی در نخستین مرحله اجرای برنامه توسعه تا حدی قابل اغماض بود ولی
اکنون که کارها به جریان افتاده و بسرعت دنبال میشود به نظر من به سه دلیل باید
برای اتمام کارهای برنامه هفت ساله دوم و برنامههای آینده وقت قطعی تعیین شود.
اولا
در ذهن مردمی که با روش دموکراسی خو گرفتهاند ملاحظه و مشاهده مدارک روشن از قبیل
عکس سدها و لوکوموتیوهای دیزلی مؤثرتر از مطالعهٔ کلیات و گزارشهای مربوط به
امورمالی و هزینه است.
ثانیاً
اگر به یک شخص عادی هوشمند بطور مبهم گفته شود که در نظر است برای امور عمرانی
وجوهی تخصیص یابد مطلب چندان قابل توجه واقع نمیشود ولی وقتی به وی بگویند طرح
معینی چگونه اجرا میشود و چه وقت به اتمام خواهد رسید در ذهن وی تأثیر خواهد کرد.
زیرا به تصور وی وجوه عمومی ممکن است تفریط شود و بخشی از آن به جیب اشخاص برود و
یا به کارهائی که در آن مطالعه کافی نشده صرف گردد و یا برای اموری اختصاص یابد
که در آینده دور و نامعلوم به اتمام خواهد رسید و یا هرگز صورت واقعیت پیدا نخواهد
کرد. مرد هوشیار همواره در پی آن است که بداند سرمایهای که دارد به چه مصرفی
خواهد رسید و چه وقت از آنچه خریداری شده بهرهبرداری خواهد کرد.
دلیل
سوم که از همه مهمتر است آن است که تعیین وقت قطعی برای انجام طرحهای اقتصادی،
مردم را به پشتیبانی و کمک به اجرای برنامههای عمرانی کشور تشویق و تحریض خواهد
نمود.