صفحات

جستجو در مندرجات کتاب

۱۳۹۶/۰۲/۱۹

(۱۲۴)



اخیراً به ایجاد یکی از مظاهر دیگر دموکراسی پرداخته‌ام که تقریبا در کشور من تازگی دارد و آن مسئله تشکیل احزاب سیاسی است.

هرچند تشکیل احزاب سیاسی در ایران سابقه دارد و پس از نخستین دوره مجلس شورای ملی چندین حزب سیاسی بوجود آمد ولی اختلافات داخلی و اتکای احزاب به اشخاص معین و عدم توجه به مرام و مقاصد اصلی حزبی موجب گردید که احزاب از مسیر اصلی خود منحرف شده و بصورت یک عامل غیر مؤثر سیاسی درآیند.
 
پدرم در اوان سلطنت بعنوان آزمایش به تشکیل حزب واحدی که نماینده اکثریت مردم باشد اقدام کرد ولی به جهاتی دیری نگذشت که آن حزب متلاشی گردید و علت آن به نظر امر این بود که رشد اجتماعی مردم برای توسعه و تکامل سیاسی و ایجاد احزاب به حد کفایت نرسیده بود. با وصف آن با توجه مخصوصی که پدرم به توسعه سریع فرهنگ داشت اساس تشکیلات حزبی که از مظاهر دموکراسی است به دست وی در کشور به وجود آمد.

در زمان جنگ بین‌الملل دوم جهانی و اشغال ایران به دست قوای بیگانه چند حزب سیاسی در کشور ما به وجود آمد که متشکل‌ترین آنها حزب کمونیستی توده بود. این حزب که قبلا هم ذکری از آن شده است در سال ۱۳۲۰ بوسیله گروه کوچکی که اغلب افراد آن را پدرم سابقاً بجرم کمونیستی زندانی کرده بود تشکیل گردید. چند نفر از افراد این حزب به کمک بیگانگان به نمایندگی مجلس شورای ملی انتخاب شدند و عده‌ای در اتحادیه‌های کارگری و حتی صفوف ارتش رخنه کردند.

 نمایندگان حزب توده در مجلس بواسطه رویه منفی خود انگشت‌نما شدند و متأسفانه بعضی از رجال سیاسی منفی‌باف غیرکمونیست نیز با آنها همکاری می‌کردند و تصویب قوانین مثبت و مهم را جلوگیر بودند. جالب توجه آن بود که افراد حزب توده و حامیان آنها طرفدار لغو امتیاز انگلیس‌ها در نفت جنوب ایران بودند ولی با نقشه ما در ملی کردن صنعت نفت ایران مخالفت می‌کردند. نفوذ این حزب تا زمان سقوط مصدق ادامه داشت.

از سال ۱۳۳۶ به این طرف که در اوضاع سیاسی کشور ما ثبات پدید آمده و مبانی اقتصاد ملی ما پس از رکود دوره مصدق مستحکم گردیده است خود من با علاقه وافری از فکر تشکیل دو حزب و اکثریت و اقلیت پشتیبانی کرده و آن فکر را به مرحله عمل درآوردم.

البته باید در نظر داشت که منظور از روش دو حزبی که در امریکا و انگلیس و سایر کشورهای آزاد جهان با موفقیت اعمال می‌شود این نیست که تنها دو حزب سیاسی در کشور ایجاد شود بلکه غرض آن است که دو حزب بزرگ اکثریت و اقلیت و عده‌ای از احزاب کوچکتری که سعی دارند در نتیجه فعالیت خود از احزاب قوی و بزرگ کشور بشوند آزادانه به فعالیت خود ادامه دهند.

در روش دو حزبی آن حزب که در انتخابات موفق به ربودن عده بیشتری از کرسی‌های نمایندگی بشود دولت را تشکیل می‌دهد و حزب اقلیت و یا مخالف در برابر حزب اکثریت در کمال وفاداری به اصول و موازین مشروطیت به فعالیت می‌پردازد. انتقادات حزب اقلیت از آن نظر که حزب اکثریت و دولت متشکل از آن را همواره متوجه مسئولیت خود نموده و از کج‌روی‌ها و انحراف از حفظ منافع مردم برکنار می‌دارد بسیار سودمند و گرانبها است. در این میان احزاب کوچکتر ممکن است در موارد مختلف با یکی از دو حزب اصلی همکاری نمایند ولی اینگونه ائتلافات اثری در اساس روش دو حزبی نخواهد داشت. 

امروز در ایران به تشکیل دو حزب بزرگ و چند حزب کوچک‌تر توفیق یافته‌ایم و هر کس مایل باشد می‌تواند بدون هیچ پروا و مانعی به تشکیل حزب جدیدی اقدام کند بدان شرط که چنین حزب یا احزابی دست نشانده و آلت اجرای مقاصد بیگانگان نباشد.