همه
کس از علاقه و اشتیاق من به ورزش آگاه است. من از شناوری و تنیس و والیبال و اسب
سواری و شکار و پیادهروی و اسکی بازی روی برف و روی آب و گلف و پرواز و رانندگی
اتومبیلهای پرسرعت لذت میبرم.
اما
ورزش تنها وسیله تفریح من نیست، چنانکه مثلا از صحبتهای ساده و شیرین لذت میبرم
و از شطرنج و خواندن داستان مخصوصاً داستانهای فرانسوی محظوظ میشوم هرچند دراین
اواخر فرصت مطالعه اینگونه کتب تفریحی را پیدا نکردهام. تماشای فیلمهائی را که
در ایران تهیه شده است برای گذراندن وقت و انصراف فکر مغتنم میشمارم و مخصوصاً به
مشاهده فیلمهای خوب پلیسی علاقه مخصوص دارم و از فیلمهای خندهانگیز و همراه با
موسیقی نیز بدم نمیآید. هرچند به عقیده من فیلمهای امریکائی رویهمرفته از لحاظ
فنی بسیارخوب تهیه میشود ولی برخی از فیلمهای انگلیسی و فرانسوی و ایتالیائی را
نیز ازلحاظ هنرمندی بازیگران و مهارت تهیه کنندگان جالب توجه یافتهام. با آنکه
صنعت سینما در ایران تازه آغاز شده ولی اخیراً فیلمهای خوبی به بازار عرضه شده
است که تماشای آنها دلپذیر است.
من
موسیقیدان نیستم ولی شیفته آنم و از آن لذت سرشار میبرم. موسیقی ایرانی را دوست
میدارم ولی باید بگویم که تنوع موسیقی غربی بیشتر است. قطعات سبک والتز برای من
دلپسند است و شنیدن آهنگهای (جاز) را مطبوع یافتهام ولی علاقه و عشق واقعی من به
موسیقی کلاسیک و اصیل و آثار استادان بزرگی مانند شوپن و بتهوون و شوبرت و لیست و
همترازان آنها است. بعضی اوقات فکر میکنم که در عصر امروز خلق اینگونه آثار
موسیقی محال است ولی این فکر احتمالی بیش نیست و از کجا که عصر طلائی موسیقی و
فرهنگ جهان تجدید حیات پیدا نکند؟
من
از راههای دیگر هم به تفریح و رفع خستگی میپردازم مثلا در کاخ سعدآباد که محل
سکونت تابستانی من است گاو و مرغ داریم و در ایامی که آنجا هستم چند بار به آنها
سرکشی میکنم. گاهی نیز مانند کودکان به بازی با راه آهن و قطار برقی که دوسال پیش
از سوئیس خریده ام سرگرم میشوم. هنگامی که در دبیرستان به تحصیل اشتغال داشتم مدت
یکسال در فن درودگری و کارهای دستی چوبی تعلیم گرفتم و گاهی هوس میکنم که برای
انصراف خاطر قسمتی از اوقات فراغت را به این کارها بپردازم. از این ها گذشته از
گفتار و هم صحبتی با مردم فروتن و بدون خودنمائی و غیرمتظاهر و ساده و طبقه عادی
آرامش و گشایش روح در من به وجود میآید.
در سالهای
اخیر پیشرفتهای ما در امور سیاسی و اقتصادی و اجتماعی بطوری سریع بوده است که
نگرانیهای گذشته را کمتر احساس کردهام ولی هنوز با دشواریهای گوناگونی روبرو
هستم. به نظر من آنچه بیش ازهمه چیز موجب ناراحتی من است مسئله سستی و کاهلی و عدم
توجه و علاقه به کار و کمیابی افراد کاردان و آشنا به وظیفه است که بزرگترین
گرفتاری امروزی ماست و هرگاه این نقص بزرگ اصلاح شود مسائل دیگر طبعاً حل و فصل
خواهد گشت. از همین جهت موجب آنهمه تأکیدی که در نکات مندرج در فصل یازدهم کردهام
و علت آنکه تربیت و آماده ساختن جوانان را برای پیشرفت های آینده ضروری و الزامی میدانم
آشکار میگردد.
بارها
تأکید کردهام که یکی از وسایل مبارزه مداوم و موفقیتآمیز ما برعلیه فساد دستگاههای
دولتی آن است که معاش کارمندان به حد کفایت تأمین شود تا دیگر در اثراحتیاج و
مضیقه زندگانی به اعمال ناروا و نادرست نگرایند. با این وصف حق واقع این است که
بعضی از فاسدترین افراد ما مردم با ثروت و صاحب دستگاهی هستند که با نداشتن هیچگونه
احتیاج واقعی تنها از نظر پستی فطرت و انحطاط اخلاقی که دارند از گرفتن رشوه و
هدیه مضایقه نمیکنند. اینگونه نابکاران که مانع پیشرفت امورند موجب ناراحتی من
میشوند، ولی بجای آنکه نسبت به آنها خشم من طغیان کند و نیروی خود را بیهوده تلف
سازم با آنها با طریق اصولی و عملی مبارزه میکنم.