از
طرف دیگر به نظر من باید در مسئله کمک به خاطر داشت که طرف گیرنده و دهنده کیست؟
پدرم
عده زیادی از متخصصین خارجی را استخدام کرده بود ولی پیوسته به آنها گوشزد میکرد
که آنها در کارهائی کمک میکنند که یک دستگاه اداری کاملا ایرانی اجرای آن را به
عهده دارد و هرگز نباید این فکر را به خاطر خویش راه دهند که شخص آنها به هر عنوان
از مستشاری یا مدیری یکی از دستگاههای رسمی اداری ما را از پشت پرده میگردانند.
در
موارد بسیار نادری هم که تصدی یکی از امور دولتی را به خارجیها میسپرد طولی نمیکشید
که از آن خسته شده و آن ترتیب را تغییر میداد. امروز نیز رویه ما در این مسئله
همان روش رضاشاه است که چون از زمان وی تاکنون مراحل متعدد ترقی و پیشرفت را
پیمودهایم بسط و توسعه یافته است.
اصطلاح
معمولی (کشور عقب افتاده) که گاهی خود ما هم نسبت به کشور خود به کار میبریم ممکن
است در اذهان دیگران درجه ترقی و پیشرفت کشور ما را روشن نسازد و اثر غلطی بگذارد.
ما
مسئول مستقیم و منحصر به فرد ترقیات و پیشرفتهای کشور خویش هستیم و تعیین سرنوشت
ما به دست خود ماست و برای من مایه خرسندی است که میبینم، متخصصین فنی خارجی از
این نکته آگاهند و میدانند که هر دستور و امری که در کشور ما صادر میشود منحصراً
و بدون هیچ استثناء حق ماست و به هیچ مقامی جز خود ما تعلق ندارد.
با
توجه به آنچه گفته شد به کمکی که مأمورین اصل چهار به ما در امر کشاورزی و فرهنگ
به عمل آوردهاند و در فصل نهم و یازدهم بدانها اشاره شده با مسرت خاطر اعتراف میکنیم.
در قسمت بهداشت عمومی پزشکان و پرستاران اصل چهار با متخصصین ایرانی دست به دست هم
داده و وظيفه خود را با جدیت و علاقه مخصوصی حتی در دورترین نقاط کشور انجام میدهند.
بمناسبت
این مقام داستانی به خاطرم میگذرد که برای یک عده از مأمورین اصل چهار که در یکی
از کشورهای تازه مترقی که سرگرم مبارزه با بیماری طاعون بودند پیش آمده است. از
آنجائیکه موش وسیله انتقال شپش ناقل میکروب طاعون است مأمورین مزبور به نسبت به
مقدار موشی که مردم زنده یا مرده تحویل میدادند جایزهای میپرداختند ولی پس از
چندی متوجه شدند که بجای اینکه عده موش تقلیل یابد روز به روز افزایش پیدا میکند
و معلوم شد، چند نفر از استفادهجویان به تربیت و پرورش موش مشغول گشته و از این
راه تازه کسب منفعت میکنند.
اما
در کشور ایران عملیات بهداشتی همواره با موفقیت ادامه داشته است چنانکه در مبارزه
با مالاریا در نواحی ساحلی بحر خزر اصل چهار با وزارت بهداری ایران چنان کمک مؤثری
کرده است که از حیث رفع نقیصه کارگر سالم يك نحو انقلابی بوجود آمده است. زیرا تا
چند سال پیش اکثریت عظیم مردم آن نواحی دچار مالاریای مزمن بودند و امروز این بیماری
در آن نقاط ریشهکن گشته و میزان استعداد بدنی و کارکرد افراد آنقدر افزایش یافته
است که گرفتاری ناشی از کمبود کارگر سالم از میان رفته و در عوض عده کارگران مورد
احتیاج آن نواحی افزونی گرفته و اینک میتوان آنها را به کارهای صنعتی مختلف
گماشت.
مواردی
که در فوق برسبیل نمونه ذکر شد، تأثیر کارهائی را که این هیئت در ایران انجام داده
است به حد کفایت نشان نمیدهد و اقدامات متنوع دیگری نیز انجام یافته است که هر یک
در حد خود با ارزش بوده است. چنانکه مثلا اصل چهار در بسط صنعت و اصلاح وضع حمل و
نقل و ارتباطات کشور با ما مساعدت نموده و صدها نفر از افراد ایرانی را برای تحصیل
و مطالعه در رشتههای مخصوص به کشورهای خارج گسیل داشته و متجاوز از صد حلقه فیلم
برای تعلیم اصول اولیه عملیات کشاورزی و بهداشت عمومی تهیه نموده است که در عموم
مردم و مخصوصاً در میان روستائیان تأثیر فراوان داشته است.