در طی ادوار تاریخی اکثر لشکرکشیهای مهم که از
خاورمیانه به عمل آمده است یا از ایران آغاز شده و یا آثار مستقیم آن متوجه کشور
من بوده است و امروز نیز ازلحاظ جغرافیائی و وضع سوقالجیشی اگر کشور ایران را
مرکز سازمان پیمان مرکزی بخوانیم سخنی به گزاف نگفتهایم و چون سازمان پیمان مرکزی
در وسط سازمانهای پیمان اتلانتیک شمالی و پیمان جنوب شرقی آسیا قرار گرفته است
بنابراین کشور من نقطه اتکاء و محور اصلی این سازمانها به شمار میآید. اگر کشور
ایران از پا درآید جناحهای سازمان پیمان اتلانتیک شمالی و سازمان پیمان جنوب شرقی
آسیا و سایر کشورهای عضو سازمان پیمان مرکزی مورد تهدید قرار میگیرد و بدیهی است
که اگر کشور ایران از جانب شمال و یا از جهت دیگری که از شمال دستور گرفته باشد
مورد حمله و تجاوز قرار گیرد و از آن جلوگیری نشود برای متجاوزین غنیمت عظیمی
خواهد بود و بنادر آبهای گرم و مناطق نفتخیز و سایر منابع سرشار کشور ایران مورد
تسلط ناقضین صلح بینالمللی واقع میشود و راه برای آنها بازخواهد شد تا نیروهای
خود را بشکل گازانبر از یک طرف به شبه جزیره عربستان و از طرف دیگر از طریق ترعه
سوئز به قاره افریقا گسیل دارند و این فوائد برای کسانی که اتصالا دم از صلح میزنند
ولی بنا به تجربهای که داریم به استقرار یا ایجاد صلح جهانی معتقد نیستند بسیار
فریبنده و اغوا کننده است. اما اگر به قضیه از جهت دیگر بنگریم باید ناگفته نماند
که هرچند کشور ایران نقطه اتکاء سازمانهای پیمان اتلانتیک شمالی و پیمان مرکزی و
پیمان جنوب شرقی آسیا به شمار آمده است ولی در عین حال در رشته ارتباط بین آنها
ضعیفترین حلقهها است و علت آن این است که ما از یکطرف کشوری دارای افتخارات
درخشان تاریخی هستیم که از وحدت ملی و ثبات برخوردار است و از تجربیات مستقیمی که
برگرفتهایم از خطرات تجاوز کمونیزم آگاهیم ولی از طرف دیگر نیروی مسلح و مخصوصاً
نیروی هوائی ما ضعیف است و تجهیزات بسیار جدید را ندارد.
در این مورد کشور عراق را که میل داریم صمیمیترین
روابط را با آن کشور داشته باشیم، برای مقایسه در نظر میگیرم. جمعیت کشور عراق در
حدود یک چهارم نفوس ایران است ومساحت آن کشور مساوی با یک پنجم خاک این کشور است.
با این وصف نیروی هوائی آن کشور به مراتب قویتر از نیروی هوائی ما است زیرا نیروی
هوائی عراق مجهز به تازه ترین جتهای جنگنده است که به آسانی میتوانند بر
هواپیماهای ما که از نمونههای سابق امریکائی است برتری یابند و همچنین دارای جتهای
بمب افکن جدید است که ما نداریم.
از آن گذشته نیروهای مسلح عراق رویهمرفته از
نیروی مسلح ما مجهزتر است زیرا دولتهای انگلستان و روسیه به آن کشور
تجهیزات جنگی میدهند و حال آنکه از پایان جنگ دوم جهانی اکثر وسایل و تجهیزات نظامی ما مستقیما از امریکا فراهم
شده است. هرچند نسبت به آنچه به ما رسیده است سپاسگزاری بسیار داریم ولی باید از
اظهار این حقیقت نگذشت که این کمکها احتیاجات ما و
جهان آزاد
را در این ناحیه مهم گیتی مرتفع نمینماید.
در
واقع باید از این هم فراتر رفته و تأکید کنم که هرچند کشور من یکی از دریافتکنندگان
مهم کمک فنی و اقتصادی و نظامی آمریکا بوده است ولی اگر این کمکها را با کمکهائی
که آمریکا به بعضی از کشورها کرده است مقایسه کنید تفاوتهای عجیبی مشاهده خواهیم
کرد.
در
این مورد جای بحث علنی و آشکار نیست زیرا رویه دولت امریکا که قابل تصدیق هم هست
این است که ارقام کمکهای نظامی کشورهای مختلف را جزو اطلاعات محرمانه محسوب دارد.
اما تصور میکنم از خلال یک بیان اجمالی حقایق روشن گردد و البته اعضای کنگره
آمریکا و مأموران آمریکائی میتوانند صحت و سقم آن را مورد رسیدگی قرار دهند.