طبق
آماری که از عطایا و اعتبارات خارجی کشور آمریکا تهیه شده و موجود است از پایان
جنگ دوم جهانی کمکهای مستقیم غیرنظامی آمریکا به اتحاد شوروی بیش از میزان کمکهای
آن دولت به ایران بوده است. میدانیم که کار دنیا برعکس است و کمکهائی هم که آمریکا به روسیه کرده بلافاصله پس از پایان جنگ
و هنگامی بود که روسیه تقریباً از پا درآمده و روابط سیاسی وی با آمریکا نیز تیره
نشده بود ولی امروز که سالها از پایان جنگ میگذرد بنظر ما عجیب است که ایران که
از متفقین با وفای آمریکا و جهان آزاد است در طی این مدت کمتر از روسها به
دریافت کمک نائل شده باشد.
از آن گذشته کمکهائی که آمریکا در طی این مدت
به کشور کمونیستی یوگوسلاوی نموده بیش از دو برابر میزان کمک به ایران است و در
مورد کشور یوگوسلاوی کمکهای غیرنظامی امریکا با کمکهای نظامی قابل توجهی توأم
بوده است که ارقام آن را کشورهای متحده آمریکا فاش نکرده است و تصور میکنم دوستان
امریکائی من تصدیق کنند که کشور يوگوسلاوى از زمان جنگ تا حال بمراتب بيش ازما از
کمکهای نظامی آمریکا برخوردار شده است. من بهیچوجه اعتراضی به کمک امریکا به
کشور یوگوسلاوی ندارم ولی آیا شگفتانگیز نیست که میزان کمک امریکا به کشور
کمونیستی یوگوسلاوی بمراتب بیش از کمکهائی باشد که به ایران شده است؟
جای آن است که یک کشور دیگر که در صف کشورهای
جهان آزاد قرار گرفته است مورد مقایسه قرار گیرد و آن کشور تایوان است که از پایان
جنگ دوم جهانی تاکنون چهار برابر بیش از ایران از امریکا کمکهای غیرنظامی دریافت
داشته است و با آنکه در این مورد نمیتوان ارقامی منتشر
ساخت ولی مقامات مسئول امریکائی تصدیق خواهند کرد که در همین مدت کمکهای نظامی
امریکا به تایوان نیز بمراتب بیش از کمکهای نظامی به کشور ایران بوده است.
بدون
شک کشور تایوان در خاوردور دارای اهمیت سوقالجیشی است ولی به عقیده من اهمیت سوقالجیشی
کشور ما در خاورمیانه از تایوان کمتر نیست.
نمیگویم
کشورهای تایوان و یوگوسلاوی و حتی کشور روسیه لزوماً باید از کمکهای امریکائی
کمتر برخوردار شوند، بلکه من به رهبران آمریکا پیشنهاد میکنم که نسبت به وظیفهای
که کشور ایران در دفاع جهان آزاد دارد بیشتر مطالعه و تأمل کنند، و به نظر من
نتیجه مطالعات آنها چیزی جز آن نخواهد بود که کشور ایران باید از حیث دریافت کمک
در ردیف اول قرار گیرد.
اما
افزایش کمکهای امریکا به ایران و سایر اعضای سازمان پیمان مرکزی تنها یکی از طرق
تقویت صلح و امنیت این ناحیه است. مدتها است که به این فکر عادت کردهایم که باید
کشورهای غرب بوسیله سلاحهای اتمی و غیر اتمی خود از تجاوز کمونیستها جلوگیری به عمل
آورند ولی به عقیده من باید این نکته نیز برای ما مسلم باشد که باید یک وسیلهٔ
جلوگیری مخصوص نیز در خاورمیانه به وجود آید، و موثر بودن این وسیله بسته به نیرو
و حدود توانائی آن است که اگر با طریق صحیح ایجاد شود بدون شک موفق خواهد بود.
برای
اجرای ایران منظور سه اقدام فوری را بطور اختصار در اینجا ذکر میکنم.
اول
آنکه کشورهای متحده آمریکا به عضویت رسمی سازمان پیمان مرکزی درآید. من مدتی است
که از این موضوع پشتیبانی کردهام و بنظر من هیچگونه دلیل موجهی برای خودداری
امریکا وجود ندارد، مخصوصاً که کشورهای متحدہ امریکا در تمام کمیتهھای اصلی
سازمان پیمان مرکزی عضویت دارد. دوم آنکه باید کلیه برنامه پیشرفت و امنیت
غیرنظامی و نظامی سازمان پیمان مرکزی توسعه یابد. به عقیده من اگر اعضاء غربی
سازمان پیمان مرکزی با وصف تعهدات دیگری که دارند، تعهدات مالی خود را نسبت به
سازمان بیافزایند به نفع خود آنها و جهان آزاد خواهد بود.