همینطور
ممکن بود در برابر هتاکیها و یاوه سرائیهای ناروائی که از رادیوی کشور همسایه
پخش میشود مقهور احساسات خویش گشته بر ناراحتیهای خویش بیافزایم و نیروی خود را
هدر دهم، اما به دستور خرد با بیاعتنائی و تحقیر به آن سخنان ناشایست گوش میدهم
و در مطالبی که گزارش میدهند امعان نظر مینمایم.
آنچه
تاکنون در این فصل نگارش یافته مختصری از زندگانی روزانه و رویه من در مواجهه با
نگرانیها و موانعی بوده است که اگر با حوصله و تدبیر به رفع آنها نپرداخته بودم
شاید مرا از پای در آورده بودند. اینک میخواهم کلمهای چند درباره رویه و طرز عمل
خویش در حل و عقد امور که بیگمان من هر موفقیتی که در تعهد مقام سلطنت برای من
پیش آمده ناشی از آن بوده است به رشته تحریر درآورم. یکی از ظرفا برای ناراحتی
مانند سایر مسائل ریاضی ضریبی اختراع کرده است. آنچه من در این مورد میتوانم
بگویم آن است که ضریب ناراحتی من با
میزان پیشرفتهایی که میکنیم نسبت معکوس دارد و به نظر من این نکته درباره هموطنان
من نیز بطور کلی صادق است. چون رویه من با احتیاجات تمدن ویژه این سرزمین وفق میدهد
ممکن است در نظر خوانندگان غریب و بیسابقه جلوه کند ولی تجربه نشان داده است که
رویه من در امور عملا به نتیجه میرسد و باعث ایجاد یک نوع پیشرفتی است که میزان
نگرانی و ناراحتی را تنزل میدهد.
مثلا
در جریان امور به تعدد وسایل و مجاری اداری و ایجاد طریقه علیالبدل برای اجرای هر
امری معتقدم تا اگر مأموری در اثر جهل یا سستی و تنبلی یا غرض شخصی کاری را چنانکه
باید انجام ندهد آن وظیفه به دیگری محول گردد. بدین ترتیب هم کار بر وفق دلخواه
انجام میگیرد و هم از اشخاصی که نمیخواهند در خدمت ملت قدمی بردارند سلب آبرو و
اهمیت میشود. غالباً به مامورین جزء امر میکنم که به روسای خود دستورهای مرا که مربوط به
طرز کار و مدت اجرای آن است ابلاغ کنند. گاهی این رویه برای تسهیل امور است چنانکه
مثلاً هنگامی که فرودگاه جدیدی را بازرسی میکنم
و در نظرمن مناسب میآید که در اطراف آن چمنی احداث شود به هر مأموری که در آن
موقع نزديك باشد امر میدهم دستور مرا به رئیس خود اطلاع دهد. گاهی نیز عامداً این
رویه را اتخاذ میکنم تا از کبر وغرور و خودفروشی مامورین تنبل کاسته شود.
چنانکه
ذکر شد، عادت من آن است که از نظریات اشخاص مختلف آگاه شوم و از طرق متعدد از
اوضاع ادارات و دستگاهها مطلع گردم اگر از کارخانهای بازدید کنم از شخصی که
سردستگاه تراش و یا ماشین کار میکند از کار خودش و یا وضع تحصیلی دخترش سئوالاتی
میکنم. در هنگام افتتاح آموزشگاه جدید از آموزگاران درباره وضع زندگی و محل سکونت
آنها پرسش به عمل میآورم واز کشاورزان طرز سلوک ادارات و ژاندارمهای محلی را
جویا میشوم و از کارمندان جزء دولت درباره تأثیر هزینه زندگی و روحیه کارمندان
تحقیق به عمل میآورم.
من
مشاورینی با مفهوم معمولی این کلمه در خدمت خویش ندارم زیرا به نظر من چنین رویهای
برای رؤسای کشورها خطرناک است. یکی از اشتباهات پدرم آن بود که در امور به آراء
عده محدودی از مشاورین خود تکیه داشت که چون از او میترسیدند حقایق را به سمع وی
نمیرساندند و به چاپلوسی و مداهنه میپرداختند و متاسفانه اغلب از فساد نیز
برکنار نبودند. اما من رویه دیگری را پیروی میکنم زیرا میدانم که مشاورین هرچند
صلاحیت فنی داشته باشد گاهی اغراض شخصی را بر منافع ملی مقدم میشمارند و گذشته از
آن میخواهند هرگونه اطلاعاتی بوسیله آنها به من برسد و منابع مستقل کسب اطلاع را
مسدود میکنند از همین جهت بجای مشاورین مخصوص اطلاعات خود را از منابع گوناگون به
دست میآورم و پس از سنجش آنها منحصراً به نفع عموم ملت تصمیم لازم در هر مورد
اتخاذ میکنم. باید بگویم که من به هیچوجه خویشتن را گنجینه حقایق افکار روشن
نپنداشتهام و برعکس، از اطلاعات گوناگونی که به من میرسد و قضاوت عده زیادی از
اشخاص بصیر و دانا استفاده میکنم.